کد خبر: ۲۲۰۳۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۹ - ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ - 2019 February 03
مقامات دولت اعتدال بعد از خروج آمریکا از برجام و عدم انجام تعهدات توسط طرف غربی، بجای تمرکز بیشتر بر نقد و محکوم کردن غرب و آسیب شناسی روش مذاکره بدلیل پیشگیری از چنین اتفاقاتی در پی سرزنش منتقدان داخلی‌اند؛ اتفاقی که در راستای مقصر جلوه دادن منتقدان سیاست خارجی دولت و منفعل کردن آنها در قبال مسائل جدید باشد؛ در حالی که روش منطقی تلاش برای گفت و گو و بحث اقناعی است.
به گزارش تابناک؛ در ماه‌های اخیر طرفداران دولت اعتدال یکی از دلایل به نتیجه نرسیدن برجام و خروج آمریکا از توافق هسته ای را مخالفت ها و نقد منتقدان به آن دانسته اند. از منظر آنها چنین اتفاقاتی موجب شد که تیم مذاکره کننده نتواند آن چنان که باید و شاید منافع ملی را تامین نماید، شرکت های خارجی برای سرمایه گذاری وارد ایران شوند و در نهایت نیز آمریکا به سادگی از توافق خارج شد.

در آخرین مورد محمدجواد ظریف، وزیر خارجه می گوید: در دوران مذاکره نگرانی ما بیشتر از بابت خنجرهایی بود که از پشت می‌خوردیم تا خود مذاکره.! هیچ‌وقت از دست طرف مقابل به ستوه نیامدیم اما در طول مذاکره و بعد از آن در برابر فشارهای داخل واقعاً‌ به ستوه آمدیم. معتقدیم اگر اینها نبود، برجام می‌توانست در همان دو سال اول اجرا، علی‌رغم همه بدعهدی‌های آمریکا و همه کاستی‌ها و ضعف اروپا و دیگر کشورها، شرایطی را ایجاد کند که خروج از برجام برای آقای ترامپ بسیار بسیار پرهزینه‌تر باشد.

اما این ادعا تا چه میزان با واقعیات منطبق است و چرا در این موقعیت وزیر خارجه تلاش دارد منتقدان را به عنوان مقصر به نتیجه نرسیدن برجام معرفی کند؟ و آنها را بدتر از آمریکا برای مردم به تصویر بکشد؟

این یادداشت تلاش ندارد بر اساس مسائل ذهنی استدلال کند و اینکه اصولاً با این نوع نگاه وزیر خارجه به منتقدان داخلی و آمریکا چگونه می‌توان توقع داشت منافع ملی ایران در مذاکرات تامین شود. بلکه بحث اصلی این است آیا وزیر خارجه می‌تواند استفاده همیشگی آمریکا از ابزار تحریم را در چهار دهه بعد از انقلاب نادیده بگیرد، اتفاقاً در دروران اوباما و بعد از امضای برجام نیز بارها ایران هدف تحریم های ایالات متحده قرار گرفت. به عنوان نمونه می‌توان به تمدید قانون تحریم های ایران (ایسا) اشاره کرد که رئیس جمهور آمریکا برخلاف تعهدات، صراحتا مبادرت به نقض برجام و تحریم شرکت هایی که به سرمایه گذاری در بخش انرژی ایران کنند کرد اتفاقی که موجب واکنش مقامات دولتی نیز شد و روحانی صراحتاً از نقض برجام سخن گفت.

آیا تقلیل خصومت و دشمنی آمریکا در چهار دهه گذشته که در حوزه های مختلف مانند هسته‌ای، برنامه دفاعی، مسائل منطقه ای، موشکی و ... بروز و ظهور یافته و مبتنی بر دو نوع نگاه متضاد و جهان بینی متفاوت است می‌توانست به یکباره به نتیجه مثبتی تبدیل شود.

آیا وزیر خارجه با ساختار تصمیم گیری در آمریکا و اختلاف جمهوری خواهان و دموکرات‌ها بیگانه و ناآشنا بوده که توقع داشته با یک متن که اتفاقاً روایت های مختلف در ایران و غرب نسبت به آن وجود داشت تمامی مشکلات حل و منافع ایران تامین شود. آیا با وجود توطئه‌ها و کارشکنی آمریکا، اسرائیل و عربستان می توانستیم به نتیجه برجام خوشبین باشیم.

بر این اساس، معقول آن است وزارت خارجه مبادرت به آسیب شناسی دقیق مذاکرات هسته ای کند (لزومی هم ندارد نتایج آن منتشر شود) اما حداقل در این صورت می توان انتظار داشت در آینده چنین اتفاقاتی دیگر رخ ندهد. مثلاً یکی از مشکلات اصلی که منجر به چنین وضعیتی شده زمان بندی انجام تعهدات طرفین بوده است. به طوری که بر اساس توافق هسته ای اول ایران تمام تعهدات خود را انجام داد و سپس آمریکایی ها مبادرت به تعلیق و رفع محدودیت ها کردند. در صورتی که منطق حکم می کرد تعهدات طرفین گام به گام و مرحله به مرحله اجرایی و عملیاتی شود تا طرف مقابل نتواند از زیر بار تعهدات خود شانه خالی کند. یا سازو کار شکایت در صورت عدم انجام تعهدات طرفین نیز با ایرادات فراوانی مواجه شده است و ...

نکته جالب این است ادبیات مقامات دولتی نسبت به منتقدان در موضوع هسته ای و دیگر مسائل بسیار توهین آمیز بوده و انواع و اقسام اهانت ها را به آن ها نسبت داده اند. همچنین در وضعیت فعلی با شکست دال مرکزی گفتمان دولت تدبیر به نظر می رسد هیچ طرح و نقشه دیگری نیز وجود ندارد و با راه اندازی سازو کار جدید اروپا نیز یقین حاصل شده که نمی توان به آن امید چندانی داشت.

بنابراین به نظر می رسد وزیر خارجه قصد دارد با مظلوم نمایی دیگران را مسئول چنین وضعیتی معرفی و به جای قبول بستن یک توافق بد با همان کدخدایی که آن روزها مطرح می‌کردند و به امضای کری دل بسته بودند، امروز فرار رو به جلو کرده و منتقدان را عامل به نتیجه نرسیدن برجام معرفی می‌کنند! بدون شک اگر منتقدان هم از دایره انصاف و نقد خارج شده اند کار اشتباهی انجام داده اند و به منافع ملی ضربه زده اند. همچنین ورود موضوع هسته ای به دعواهای جناحی و رقابت های انتخاباتی نیز در تعارض با امنیت ملی بود که این اتفاق نیز بدلیل حضور مسئولان پرونده هسته ای در دوره های مختلف رخ داد کما اینکه صحبت وزیر خارجه وقت در دهه اول ۲۰۰۰ و استناد به مسائل سیاست داخلی منطقی و عقلانی نبود.

منبع:الف
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
فیلم
جدیدترین اخبار