البته استیو جابز و «جان اسکولی» در سال 1985 از هم جدا شدند و دیگر هیچ گاه با هم ملاقات نکردند. اما هنوز هم اسکولی از جابز سخن میگوید و در کتاب اخیر خود با عنوان «Moonshot» عنوان کرده که مهمترین چیزی که از مدیر عامل فقید اپل فرا گرفته است، موضوعی است با نام «Zooming». فرآیندی که جابز طی پیاده روی روزانه آن دو به دور مقر اصلی اپل یا دانشگاه استنفورد، به تمرین آن میپرداخته است.
اسکولی در این کتاب مینویسد: وقتی استیو به من میگفت «جان! بریم قدم بزنیم» میدانستم که در حال فکر کردن به یک ایده جدید است یا تلاش میکند پیچیدگی ایده هایی که در حال اجرا بودند را باز کند.
در ابتدا جابز Zoom Out میکرد تا نمایی از آنچه شرکت های مختلف در مورد یک ایده ممکن است انجام دهند یا انجام ندهند به دست آورد. بعد از آن تلاش میکرد تا نقطه ها را به هم متصل کند که در نهایت وی را به خلق ایده های بزرگ مثل Mac میرساند.
بعد از این نوبت Zoom In میرسید که طی آن استیو جابز تلاش میکرد تا ایده ای که به ذهنش رسیده بود را ساده سازی کند و آن را برای مشتریان جذاب تر سازد.
اسکولی به خاطر می آورد که بعد از ملاقات استیو جابز از Xerox و مشاهده رایانه گرافیکی 25 هزار دلاری آنها، ایده ای ناب به ذهنش رسیده بود: اپل رایانه ای خواهد ساخت که ساده تر باشد و تنها 2500 دلار قیمت آن باشد. اسکولی میگوید: وقتی جابز به اپل برگشت، کاملا افسون شده بود، چون آینده را میدید.
وی بر این وار است که قابلیت جابز برای Zoom Out – در این مورد دیدن ظرفیت های رایانه Xerox – و بعد از آن Zoom It – این که چگونه این رایانه را مشتری محور کند – بخشی از آن چیزی است که وی و اپل را به موفقیت رساند.
اسکولی جابز را یک نابغه و احتمالا موفق ترین مدیر دنیا برای همیشه میخواند و میگوید: ایده های بزرگ مانند آیفون، آیپاد و مک، برای همه آنها که نقطه ها را به هم متصل میکنند و بعد از آن به فرآیند Zooming میرسند، در دسترس است. آینده از آن کسانی است که قابلیت ها و ظرفیت ها را قبل از آنکه قابل مشاهده باشند، ببیند.
مواظب باش اسکول نشی