بازیهای جدی، جاهطلبانهتر از هر زمان دیگر شدهاند و جامعه تولیدکنندگان آنها نیز در حال رشد است. تخمین زده میشود که بازار بازیهای جدی تا سال ۲۰۲۳ میلادی ارزشی بیشتر از ۹ میلیارد دلار داشته باشد. در سراسر ایالات متحده و اروپا، کنفرانسها و گردهماییهایی سالانه برگزار میشود تا متخصصین و توسعهدهندگان این صنعت با یکدیگر ملاقات کنند. به عنوان مثال رویداد «بازیها برای سلامت» اروپا در حال ورود به سال دهم خود است و «بازیها برای تغییر» هم در سال ۲۰۲۰، هفدهمین فستیوال خود را جشن میگیرد. خلاصه اگر بگوییم، اکنون دوران بازیهای جدی فرا رسیده.
بازیهای جدی به عنوان یک استراتژی
درحالی که بازیهای جدی و جوامع مرتبط با آنها عمدتاً بیرون از صنعت بازیهای ویدیویی فعالیت میکنند، میتوانند خط مشی تازهای برای استراتژی تنوعبخشی به محصول در صنعت بازی باشند.
برای شروع، افزودن یک لایه جدی به یک بازی که از پیش ساخته شده میتواند یک جریان درآمدی دیگر برای توسعهدهندگانی فراهم آورد که به دنبال جایگزینی اخلاقی و تاثیرگذار برای پرداختهای درونبرنامهای و لوتباکسهای جنجالآفرین هستند.
افزودن لایهای اضافه که بر آموزش متکی است قطعا از نظر مدت زمان توسعه و دغدغههای مشابه چالشبرانگیز خواهد بود. با این همه، استفاده دوباره از محصولی که تمام کدنویسیهایش از پیش انجام شده و حالا قرار است تغییر کاربری دهد، این مزیت را دارد که شما قادر به عرضه یک محصول ثانویه برای قشری کاملاً متفاوت هستید.
یافتن کاربردی جدی برای بازیهای ویدیویی میتواند به همکاری میان دو صنعت منجر شود. به صورت خاص برای استودیوهای مستقل، برقراری همکاری با برندهای مطرح میتواند کمکی شایان به دیده شدن بازیهای کوچکشان در بازاری اشباع و همینطور یافتن مخاطبان جدید کند. یافتن کاربردی تازه برای بازیها در حوزهای کاملاً متفاوت ضمناً راهی برای کشف پتانسیلهای یک محصول است که در غیر این صورت کشف نمیشد.
بازیهای جدی فرصتی برای به پیش راندن ابتکارات درون یک سازمان به حساب میآیند. با افزودن یک لایه جدی به بازیهای قبلی، فرصتی محشر برای دستکاری کدهای قبلی فراهم خواهد بود و همینطور فرصتی برای استفاده از مالکیتهای معنوی استودیو در فرمتی جدید با ساخت پروتوتایپهای پیدرپی. تفکر درباره مصارف گوناگون یک بازی میتواند راه حلی خلاقانه برای استودیوهایی باشد که میخواهند با نوآوری، توجه مخاطبان جدید را جلب کنند.
تصور کنید چه میشد اگر بازی گرن توریسمو شامل شبیهسازهایی برای رانندگی در جهان واقعی بود و محتویاتی مخصوص برای قوانین رانندگی در هر کشور داشت؟ یا چه میشد اگر انگری بردز به کودکان درباره فیزیک حرکات اجسام آموزش میداد؟ یا حتی چه میشد اگر سازمانهای حافظ محیط زیست در همکاری با سگا نسخهای از فرنچایز «اکو دلفینه - Ecco the Dolphin» را میساختند که درباره آلودگی پلاستیکی در اقیانوسها آموزش میداد؟ فرصتها بیشمارند.
در نهایت، بازیهای جدی فرصتی برای استودیوها هستند تا تاثیری فراتر از سرگرمی صرف بودن بگذارند. برای استودیوهای بزرگتر، این به معنای مسئولیتپذیری هرچه بیشتر در شبیهسازی واقعیت خواهد بود. برای بسیاری از بازیها، این موضوع به معنای پژوهش هرچه بیشتر در تمهای داستانی یا روایت سفر کاراکتر خواهد بود. یک استراتژی جاهطلبانهتر هم گسترش قابلیتهای بازی خواهد بود: مانند حالت Exploration در بازی Assassin's Creed Origins که کارکردی آموزشی داشته و به شما اجازه میدهد در مصر باستان گشتوگذار آزادانه کنید.
نگاه کنونی اینطور است که بازیهای جدی صرفاً بخش کوچکی از صنعت بازی هستند و این نگاه باید تغییر کند. درحالی که تمام بازیها باید «بازی کردن» را در اولویت قرار دهند، یک هدفگذاری ثانویه میتواند فرصتهایی منحصر به فرد برای استودیوهایی به ارمغان آورد که به دنبال مدلهای تجاری تازه برای درآمدزایی میگردند.
ترسیم استراتژی پیرامون بازیهای جدی
هنگام بررسی پتانسیل رشد یک بازیِ از پیش تولید شده در بازاری جدید یا توسعه یک محصول کاملاً تازه، نکات کارآمدی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود.
گام کوچک نخست، بررسی پتانسیل یک بازی از پیش تولید شده برای انتقال به فضای بازیهای جدی است. گاهی از اوقات، نیاز به افزودن یک لایه جدی کاملاً بدیهی خواهد: مثلاً فلان بازی که روی شبیهسازی پزشکی تمرکز دارد میتواند موضوعات گوناگونی از آناتومی بدن انسان گرفته تا ابعاد تجاری مدیریت یک سازمان سلامت-محور را در بر بگیرد.
از این لحظه به بعد، موضوع درباره یافتن همکارانی درست است که مهارت و استعدادهایی که قبلاً به آنها فکر نکردهاید را فراهم میآورند. برای مثل میتوان بسته به موضوع بازی، تمهای داستانی و گیمپلی آن، با استادان دانشگاه در حوزههای مختلف ارتباط برقرار کرد. با استخدام مشاوران آکادمیک هم میتوان محتویات بازی و مکانیکهای گیمپلی را دگرگون کرد.
این همکاران به شما در یافتن شرکای استراتژیک هم کمک خواهند کرد - و در شرایط ایدهالتر، ارتباطاتی که استودیوی شما برای عرضه موفقیتآمیز یک بازی در بازاری نوظهور نیاز دارد را نیز برقرار میکنند. اگر استودیوی شما بر تاثیرگذاری اجتماعی متمرکز است، کافیست به سراغ سازمانهای خیریه و ادارات غیر دولتی فعال در حوزه مرتبط بروید. این همکاریها معمولاً در شناسایی و جلب توجه قشر مخاطب درست، حیاتی هستند.
رفتن به سراغ مشتریان و باز کردن راه به بازار از طریق مذاکرات، در کنار بهکارگیری استراتژیهای فکر شده احتمالاً چالشبرانگیزترین بُعد از ترسیم استراتژی لازم برای بازیهای جدی باشد. بنابراین برقراری ارتباط با جامعه بازیهای جدی و اطلاع یافتن از بهترین راهکارها هنگام ورود به بازاری کاملاً غریبه کاری بس مهم است.
سخن نهایی اینکه اگرچه بازیهای جدی معمولاً به عنوان محصولاتی شناخته میشوند که توسط فعالان بیرونی صنعت بازیهای ویدیویی توسعه مییابند، موضوع همواره اینطور نبوده. توسعهدهندگان بازی و ناشران حالا فرصتی بینظیر برای ساخت محصولاتی «جدی» و جذب مخاطبانی گسترده و متنوع در این راه دارند.
منبع : دیجیاتو