کد خبر: ۲۷۱۹۱
تاریخ انتشار: ۰۸:۰۳ - ۲۰ آبان ۱۳۹۸ - 2019 November 11

جنگنده Ho 229 ارتش نازی

در دهه های اخیر پنهانکاری به یکی از ویژگی های برتر در جنگنده‌ها و حتی پهپادها تبدیل شده اما سال ها پیش از ابرقدرت های فعلی، این نازی ها بودند که دست به تولید پرنده های شکاری پنهانکار زدند. آنها ۷۰ سال قبل جنگنده Ho 229 را به عنوان سلاحی مخرب و قدرتمند توسعه دادند که از آن با عنوان یوفوی هیتلر یاد می شود.
به گزارش آی تابناک : بسیاری از ارتش های جهان توسعه جنگنده ها، بمب افکن ها و حتی پهپادهای جدید بر اساس اصول، فناوری ها و تکنیک های پنهانکاری را در دستور کار قرار داده اند. برای مثال  سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح سرگرم توسعه جنگنده پنهانکار قاهر ۳۱۳ است و نورثروپ گروپ آمریکا هم سال گذشته طرح توسعه بمب افکن «B-21 ریدر» به عنوان نسخه جدید «B-2 اسپریت» را علنی کرد.

پنهانکاری از زمان نینجاهای ژاپنی تا همین امروز سابقه ای دور و دراز در نبردها دارد اما در عصر جدید دو برادر آلمانی جنگنده ای را برای ارتش نازی توسعه دادند که از قابلیت های رادارگریزی بهره می برد. هرچند هدف رایمار و والتر هورتن بیش از آنکه پنهانکاری باشد، به حداکثر رساندن برد و سرعت هواپیماهای شکاری بود.

والتر هورتن به عنوان خلبان جنگنده در لوفت وافه (نیروی هوایی آلمان) خدمت می کرد و با سرنگون کردن جنگنده های دشمن شهرتی برای خود دست و پا کرده بود. وی در نبرد سهمگین بریتانیا به عنوان پشتیبان «ادولف گالند»، خلبان افسانه ای و تکخال ارتش آلمان ضربات بسیاری را به دشمن وارد کرده بود.

رایمار هورتن هم بدون اینکه دوره های آموزشی رسمی را طی کرده باشد، به عنوان طراح هواپیما فعالیت می کرد. برادران هورتن به خاطر علاقه شخصی اوقات زیادی را صرف طراحی ابزارهای پرواز می کردند و یکی از دستاوردهای آنها گلایدرهای سرنشین دار بدون دم بود.

طراحی بال پروازی

در سال ۱۹۴۳ «هرمان گورینگ»، رییس لوفت وافه پیش شرط های موسوم به 3x1000 را برای توسعه یک جنگنده مطرح کرد که شامل موارد زیر بود:

  • پرواز با سرعت هزار کیلومتر بر ساعت
  • حمل هزار کیلوگرم بمب
  • حمل سوخت کافی برای طی مسافت هزار کیلومتری و برگشت
  • اختصاص یک سوم سوخت باک به نبرد با دشمن

هواپیمایی با این مشخصات قادر بود با یکبار سوختگیری اهداف مورد نظر را در بریتانیا نابود کرده و دیگر هواپیماهای نظامی را به راحتی پشت سر بگذارد.

دستیابی به این قدرت تنها با موتور توربو جت جدیدی میسر می شد که نازی ها به تازگی توسعه داده بودند. مشکل اینجا بود که موتور به سرعت سوخت را مصرف کرده و پرواز در مسیرهای طولانی را ناممکن می کرد. ایده برادران هورتن برای غلبه بر این مشکل پیاده سازی طرحی بود که در آن قسمت دم حذف شده و از نظر ایرودینامیکی تقریبا هیچ نیروی کششی در کار نبود. در نتیجه چهارچوب و بدنه به شکلی درمی آمد که با توان کمتری می توان به سرعت های بالا رسید و در مصرف سوخت صرفه جویی چشمگیری کرد.

این طرح که با عنوان «بال پروازی» از آن یاد می شود، کاملا جدید نبود و قبلا در گلایدرها به کار رفته بود. در طول جنگ جهانی دوم «نورثروپ» بمب افکن XB-35 را بر مبنای بال پروازی برای ارتش آمریکا توسعه داد اما  هرگز به تولید انبوه نرسید چون فقدان دم ریسک خارج شدن کنترل بمب افکن از دست خلبان را به دنبال داشت. برادران هورتن اما راه‌هایی برای حل این مشکلات در سر داشتند.

تولید جنگنده Ho 229 توسط برادران هورتن

در اگوست ۱۹۴۳ هورتن ها موافقت فرماندهان لوفت وافه برای توسعه طرح خود به دست آورند. آنها نخست گلایدری بدون موتور به نام H.IX V1 را توسعه دادند که بال هایی کشیده، باریک و مثلثی شکل داشت و به خاطر ساخته شدن از تخته چندلا سبک هم بود.

بال های رو به عقب  این گلایدر که در سمت بدنه پهن تر می شدند، مانع انحراف از مسیر می شدند. H.IX V1 فاقد دکل یا قسمت متحرک بال بود و در عوض از یک مجموعه «براگیر» ( اسپویلر) و «الون» بهره می برد که در واقع ترکیبی از سکان افقی متحرک و شهپرها محسوب می شود. خلبان با حرکت مخالف بالچه های الون می توانست مسیر را تغییر داده و با حرکت آنها در مسیر مشابه ارتفاع را کاهش یا افزایش دهد. در عین خال براگیر هم مانع انحراف و تکان خوردن دماغه هواپیما نسبت به بال های آن می شد.

در پی تست موفق گلایدر V1 اینبار هورتن ها سراغ نسخه دوم رفته و آنرا به دو موتور توربو جت Jumo 004B در طرفین کابین مجهز کردند. گلایدر از لوله های فولادی جوش خورده ساخته شده و به صندلی پران و چتر کمکی فرود مجهز بود. سه چرخ باز شونده هم امکان حمل بارهای سنگین تر و فرود ایمن را به جت می دادند.

نمونه اولیه جت V2 نخستین بار در فوریه ۱۹۴۵ تست شده و مانورهای چشم نوازی را به نمایش گذاشت و حتی در نبردی نمایشی یک جنگنده Me 262 مجهز به همان موتور Jumo 004 را مغلوب کرد.

با این وجود روند آزمایشات پس از آنکه موتور جت V2 حین پرواز آتش گرفته و از کار افتاد، به صورت موقت متوقف شد. در این تست «اروین زیلر»، خلبان آزمایشی در تلاش برای به کار انداختن موتور چندین دایو و چرخش سریع را انجام داد اما کار از کار گذشته بود. وی با فعال کردن صندلی پران خود را قبل از سقوط از جنگنده به بیرون پرت کرد اما جراحات وارده آنقدر عمیق بود که جان سالم به در نبرد.

این سانحه دلخراش نظر گورینگ را تغییر نداد و قرار شد کمپانی Gotha چهل فروند از این جنگنده را در مدل های Ho 229s یا Go 229s برای لوفت وافه تولید کند. با توجه به سرعت بالای جنگنده Ho 229 ارتش آلمان بر این باور بود که این پرنده قادر به پرواز با حداکثر سرعت ۹۷۵ کیلومتر بر ساعت است و با اضافه کردن دو توپ ۳۰ میلیمتری می توان آنرا به سلاحی مرگبار تبدیل کرد.

آلمانی ها تولید چهار پروتوتایپ جدید در نسخه های V3 تا V6 را کلید زدند که دو فروند آنها قرار بود به عنوان جنگنده دو سرنشین به کار بروند. با این حال Ho 229 هرگز از زمین برنخاست. پس از شکست آلمان و زمانی که نیروهای آمریکایی در آپریل ۱۹۴۵ به کارخانه Gotha در «فریدریشرودا» هجوم بردند، تنها بخش هایی از کابین در مراحل مختلف توسعه را به چنگ آوردند.

در فاصله ۱۲۰ کیلومتری از این محل دو بال این جنگنده پیدا شد. کامل ترین نسخه پیدا شده که یک پروتوتایپ V3 بود، برای بررسی های بیشتر به ایالات متحده منتقل شد و امروز هم در موزه هوافضای ارتش در ویرجینیا به نمایش گذاشته شده است.

ماموریت بعدی برادران هورتن توسعه جت بمب افکنی بود که قادر به حمل بمب اتمی به سواحل شرقی آمریکا باشد. طرح ها و شماتیک اولیه این جت با نام هورتن H.XVIII یا «آمریکا بمبر» پس از شکست آلمان در جنگ جهانی هرگز تحقق پیدا نکرد.

آیا جنگنده Ho 229 پنهانکار بود؟

هرچند هدف اصلی لوفت وافه تولید هواپیمایی سریع و قدرتمند بود اما بسیاری از قابلیت های پنهانکاری جنگنده Ho 229 سخن به میان آورده اند. رایمار هورتن که پس از جنگ به آرژانتین رفته بود، در سال ۱۹۵۰ با نگارش مقاله ای تاکید کرد که هواپیمای چوبی با جذب امواج تا حدودی خود را از دید رادارها پنهان می سازد.

۳۰ سال بعد از این ماجرا و با افزایش توجهات به ترفندهای پنهانکاری، رایمر یکبار دیگر دست به قلم شده و اینبار مدعی شد که طی ساخت جنگنده Ho 229 بدون اینکه فرماندهان مافوق  را در جریان قرار دهد، روش هایی را برای پنهانکاری به کار برده است. بر این اساس در بدنه جنگنده نازی ها از ترکیب خاصی برای جذب امواج رادار استفاده شده که شامل کربن، خاک اره و چسب چوب است.

پس از انتشار این مقاله نورثروپ دو آزمایش را برای بررسی صحت ادعای وی انجام داد که در یکی از آنها استفاده از مواد RAM تایید شد. در این روش با پیاده سازی پوششی از ماده جاذب رادار (RAM) روی بدنه جنگنده، امواج الکترومغناطیسی رسیده به آن جذب شده و با شدتی کمتر به سوی رادار منبع باز می گردند، در نتیجه شناسایی به سختی صورت می گیرد.

فارغ از صحیح یا کذب بودن این ادعا مزیت اصلی طراحی بال پروازی همیشه سرعت خیره کننده آن بوده که یک سوم از بهترین هواپیماهای نظامی زمان خودش بیشتر بوده است. در چنین شرایطی حتی اگر رادارها ورود دشمن را شناسایی می کردند، پرنده های مدافع شانسی برای دستیابی به جنگنده Ho 229 نداشتند.

Ho 229 می توانست برای نازی ها به سلاحی مقتدر در جبهه های مختلف تبدیل شود اما پایان جنگ مانع از تحقق آرزوهای برادران هورتن شد. با این حال نمی توان قابلیت های مختلف این پرنده از جمله برخوردار بودن از  پنهانکاری اولیه را نادیده گرفت.



منبع : دیجیاتو

ارسال نظر
Array
جدیدترین اخبار