به گزارش تابناک؛ دکتر مصطفی حمدیه همزمان با هفته ملی سلامت مردان ایرانی، با تاکید بر اهمیت جلب توجه مردان نسبت به سلامت جسم و روان، اظهار کرد: مردان همواره و در طول زندگی در معرض استرسهای مختلف مالی و اقتصادی برای تأمین مخارج و توقعات خانواده قرار دارند، ولی باید به این نکته توجه داشته باشیم که طبعاً این نوع استرسها در بروز بیماریهای جسمی و روانی در مردان تأثیر زیادی به جای میگذارد.
وی با بیان اینکه امروزه بروز افسردگی و اضطراب در مردان به وضوح دیده میشود، عنوان کرد: در همین رابطه عصبانیت و از کنترل خارج شدن و برخوردهای تند مردان در روابط به وفور دیده میشود و آمار آن بسیار نگران کننده است.
وی با تاکید بر ضرورت توجه مردان به این مسائل، عنوان کرد: مردان باید متوجه باشند که این فشارها عمدتاً میتواند بیماریهای خفته فیزیکی و روانی را بیدار کرده و آنان را در معرض خطر قرار دهد. افسردگی و اضطراب و گاهی ترکیب این دو جزو عمدهترین بیماریهای عصبی و روانی مطرح در جامعه است که حرص و جوش دائم، لذت نبردن از لحظات شاد زندگی، خوشحال و شاداب نبودن، خستگی زودرس و اختلال در خواب برخی از علائم آشکار این بیماریهاست که در پی استرسهای رو به تزاید بروز آنها در جامعه بیشتر میشود.
وی در ادامه با اشاره به تأثیر استرسهای محیطی در بروز بیماریهایی مانند سرطان، تصریح کرد: اگرچه افراد ممکن است از نظر ژنتیکی مستعد این نوع بیماریها باشند، ولی در اغلب موارد این بیماری خاموش باقی میماند. با این حال شرایط و شیوه زندگی و همچنین عوامل فشار زای روانی میتواند ضعیفترین استعداد برای بروز انواع سرطانها را بیدار کند.
این متخصص روانپزشکی با بیان اینکه اغلب مردان از سلامت جسمی و روانی خود غفلت میکنند، تصریح کرد: اگرچه این مساله از گرفتاریهای کاری و شغلی مردان برای تأمین زندگی و برآورده کردن توقعات خانوادهها نشأت میگیرد، با این حال عدم توجه کافی به سلامت روان و خستگیهای روحی و جسمی در درازمدت به عاملی برای بروز بیماریهای فیزیکی و جسمی تبدیل میشود.
وی ادامه داد: غفلت مردان از سلامت جسم و روح نکته بسیار مهمی است و باید از تمامی پتانسیلهای ارتباط جمعی و رسانهها برای جلب توجه مردان و جامعه به این مسائل استفاده شود. از سوی دیگر مردان باید با تنظیم سبک و شیوه زندگی، ورزش، تفریح و استراحت را در برنامه زندگی خود بگنجانند. همچنین بیشتر قناعت کرده و نیازها و توقعات خانه و خانواده را به گونهای تنظیم کنند که مجبور نباشند برای پاسخ به آن خود را همه گونه به آب و آتش بزنند.
حمدیه در ادامه با اشاره به برخی باورهای غلط و سلامت روان مردان، خاطرنشان کرد: برخورد ما با مشکلات زندگی و استرسها به شیوه تفکر ما بازمیگردد. به عبارت دیگر استرس و مشکل در زندگی همه افراد وجود دارد و هر کس به نوعی آن را تجربه میکند، با این حال واکنش افراد به آن متفاوت است. واکنش برخی آنقدر شدید است که به افسردگی و بیماری ختم میشود، ولی برخی ضمن حفظ آرامش با مشکلات کنار آمده و با یافتن راه حل سعی میکنند به سلامت خود آسیب و صدمهای وارد نکنند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه این تفاوت دیدگاه به شیوه تفکر افراد برمی گردد، تصریح کرد: تفکر زیبا، واقع گرایانه، پذیرش مشکلات و کنار آمدن با آن یک شیوه تفکر بوده و دعوا، اعتراض، درگیری و باور به بدشانسی و بدبختی نوعی تفکر منفی گرایانه بوده که طی آن فرد دچار تفکرات منفی مطلق ذهنی شده و معتقد است که همه چیز بر علیه اوست.
به گفته وی، این شیوه تفکر یعنی باور غلط مطلق شده ذهنی، میتواند انسان را در برابر حوادث بسیار آسیب پذیر کند، به گونهای که کوچکترین مسألهای را بزرگ کرده و فکر میکنند هیچ موضوعی به نفع آنان نیست، تا جایی که در زمان روبرو شدن با وقایع مثبت نیز به خاطر وجود همین دید منفی مطلق شده، آن را باور نکرده و معتقدند به دنبال آن حتماً یک اتفاق منفی پیش روی آنهاست.
حمدیه با تاکید بر اینکه انسانها با تفکرات خود زندگی میکنند، تصریح کرد: اگر شیوه تفکرات خود را اصلاح و به صورت واقعی به زندگی نگاه کنیم و در واقع بتوانیم وقایع مثبت و منفی را در کنار هم ببینیم، سلامت خود را از لحاظ جسمی و روانی تأمین و تضمین کردهایم.
وی با اشاره به برخی نمونههای دیگر دراین رابطه، تصریح کرد: مثلاً فرد معدود اتفاقات بد زندگی خود را به تمام زندگی تعمیم داده و فکر میکند تمامی اتفاقات بعدی در زندگی وی نیز شکننده و آسیب رسان خواهد بود. بنابراین یکی از تفکرات غلط همین "تعمیم دهی" نابجای وقایع بوده که هم فرد و هم خانواده او را در برابر مشکلات آسیب پذیر میکند.
این عضو هیأت علمی دانشگاه مراجعه به مشاور و شرکت در جلسات روان درمانی را در جهت اصلاح این تفکرات بسیار مؤثر عنوان کرد و گفت: در جلسات روان درمانی و تراپی مهارت تغییر و اصلاح شیوه تفکر به مراجعین آموزش داده میشود، به عبارت دیگر مراجعه کنندگان در این جلسات با مهارت بکارگیری تفکر جایگزین آشنا میشوند. به عنوان نمونه درک میکند که اگر اتفاق منفی A در زندگی رخ داده، اتفاق B مثبت نیز وجود داشته، فرد در این حالت حادثههای مثبت و منفی را در کنار هم قرار داده و باهم تجربه میکند. بنابراین این شیوه به مرور میتواند منجر به تغییر دیدگاه منفی فرد شده و به او کمک کند.
وی ادامه داد: البته به غیر از جلسات روان درمانی، باید در رسانههای جمعی و در سطح جامعه شیوه مثبت اندیشی و امید به آینده اطلاع رسانی شده و آموزش داده شود.
حمدیه با ابراز تأسف نسبت به تزریق روح ناامیدی و یأس در سطح جامعه، اظهار کرد: ما منکر وجود مشکلات اجتماعی، اقتصادی، روابط بین فردی و سیاسی و جهانی در جامعه نیستیم. همه این مشکلات را درک میکنند، ولی متأسفانه گاهی این مشکلات به گونهای اغراق آمیز و بزرگ جلوه داده میشود که انگار همگی به سمت سقوط قطعی و حتمی در حال حرکت هستیم، در حالی که واقعیت این نیست و هنوز راه حلهایی برای حل معضلات اجتماعی و سیاسی جامعه وجود دارد.
این متخصص روانپزشکی در خاتمه با بیان اینکه تزریق روح یاس و گرایش به سمت منفی اندیشی در جامعه بسیار آسیبزاست، تصریح کرد: به نظر من در این برهه زمانی رسالت مسئولین جامعه، مسئولین بهداشت روانی و همچنین والدین و مربیان مدارس این است که ضمن قبول واقعیات، مهارت تحمل مشکلات، نحوه کنار آمدن با مسائل و یافتن راه حل مشکلات را به کودکان آموزش دهند.