به گزارش تابناك؛ ترامپ در سخنرانی سالانه در کنگره آمریکا در مورد ایران، جنگ با داعش و خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه صحبت کرد. علیرغم شعارهای منفی علیه ایران، او هیچ اشارهای به پتانسیل زمینههای مشترک با تهران نکرد. چالش اصلی در دو سال آینده تمرکز بر زمینههای مشترک، پرهیز از بروز جنگ بین ایران و آمریکا و زمینهسازی برای بازگشت آمریکا به برجام خواهد بود.
درحالیکه برهم صالح رئیسجمهور عراق از نقش ایران در جنگ علیه داعش در عراق تقدیر نموده، ترامپ مدعی شد ایران پیشتاز تروریسم دولتی در جهان است! رئیسجمهور عراق همچنین از اظهارات ترامپ در مورد نظارت بر ایران از خاک عراق انتقاد نمود و گفت آمریکا نباید بار اولویتهای سیاسی خود را بر دوش عراق بگذارد. برهم صالح تاکید نموده که ایران و عراق نقش مهمی در تامین صلح و ثبات منطقه ایفاء میکنند.
نخستوزیر اسرائیل، بنجامین نتانیاهو یکبار و همچنین وزیر خارجه مایک پمپئو دو بار طی گفتوگو با ترامپ قبل از اعلام رسمی در ۱۹ دسامبر سال گذشته میلادی، لابی زیادی نمودند تا حضور نظامی آمریکا جهت حمایت از کمپین حملات هوایی اسرائیل و همسویی با تهدید نظامی علیه ایران بر قوت خود باقی بماند. در این میان، گادی آیزنکوت، رئیس ستاد نیروهای دفاعی اسرائیل اذعان داشت که کشورش «اقدام به حملاتی هوایی در هزاران نقطه در سوریه کرده است، بدون قبول هیچ مسئولیتی!» این نشان از عملیات نظامی اعلام نشده اسرائیل علیه ایران دارد.
سردارسلامی جانشین فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد که اگر اسرائیل مرتکب خطایی برای ایجاد یک جنگ جدید علیه ایران شود، سرزمینهای اشغالشده فلسطین پس گرفته و اسرائیل نابود خواهد شد. او همچنین قبلا گفته بود که «ما برای جنگ طولانیمدت خود را آماده کردهایم. در صورت بروز جنگ، کشتیهای جنگی آمریکا نابود، پایگاههای آمریکا در منطقه به آتش کشیده و از زمین و آسمان آتش بر سر آنها ریخته خواهد شد.»
طبق مطالعات دانشگاه بروان آمریکا، هزینههای سنگین و جبرانناپذیر انسانی و مالی جنگ افروزیهای آمریکا در افغانستان، عراق، یمن، سوریه و لیبی معادل از دست رفتن جان ۴۵۰ هزار نفر در معرض مستقیم خشونت جنگی، جان باختن ۲۴۴ هزار شهروند عادی، کشتهشدن ۶۹۵۰ سرباز و حداقل ۷۸۰۰ پیمانکار آمریکایی و از همه سهمگینتر، حداقل ۲۱ میلیون نفر آواره در منطقه شده است.
در سخنرانی سالانه در کنگره، ترامپ از هزینه بیهوده هفت هزارمیلیاردی آمریکا در جنگهای منطقه انتقاد کرد و گفت: «در آغاز کاندیداتوری اعلام کردم که آمریکا باید مسیری جدید انتخاب کند. ملتهای بزرگ خود را درگیر جنگهای بیپایان نمیکنند.» این استراتژی را میتوان همسو با آنچه هیلاری کلینتون در مقاله خود که در سال ۲۰۱۱ در مجله سیاست خارجی منتشر شد در نظر گرفت. کلینتون در این مقاله به اهمیت تمرکز بر قدرتهای شرق آسیا برای منافع ملی ایالات متحده تاکید کرد. به نظر میرسد که آمریکا به این واقعیت پی برده است که بحرانهای کنونی در خاورمیانه به زودی حل نخواهد شد، بیثباتی و تروریسم، کما فی السابق و حتی در ابعاد گستردهتری برای سالهای آینده منطقه را فرا خواهد گرفت و در نهایت منابع مالی قابلتوجهی، شاید تریلیونها دلار دیگر، برای صلح پایدار، ثبات و بازسازی منطقه نیاز باشد.
در عین حال، ایران از زمان انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ شمسی تاکنون بر ضرورت خروج و عدم حضور نیروهای آمریکایی در منطقه اصرار داشته است. در خصوص این موضوع، ایران و ایالات متحده عملا نظرات مشترک با منافعی متفاوت دارند. شایان ذکر است که خروج نیروهای آمریکا از منطقه تنها در صورت خروجی ایمن و تدریجی، امکانپذیر میشود که ممکن است چندین سال طول بکشد. علاوه بر این، نهتنها منافع ایران و ایالات متحده، بلکه کل منطقه و جهان نیز ایجاب میکند که خروج آمریکا از منطقه باعث بیثباتی و هرج و مرج بیشتر در منطقه نشود.
تحقق این موضوع مشترک بین ایران و آمریکا (خروج نیروهای نظامی آمریکا ازمنطقه) برای صلح و امنیت بینالمللی حیاتی است ضمن اینکه می تواند فرصتی جهت کاهش تنش فزاینده در روابط بین ایران و آمریکا ایجاد کند. در سال ۲۰۰۱ میلادی نیروی قدس سپاه پاسداران ایران تحت رهبری سرلشگر سلیمانی نقش تعیینکنندهای در شکستدادن طالبان و القاعده در جنگ علیه تروریسم در افغانستان ایفا کرد. در این خصوص، ژنرال استنلی مککریستال، رئیس سابق فرماندهی عملیات مشترک ویژه ایالات متحده، میگوید: «پراگماتیسم زیرکانه وی (ژنرال سلیمانی)، سپاه قدس را به یک عامل اصلی در معادلات اطلاعاتی، مالی و سیاسی فراتر از مرزهای ایران تبدیل کرده است.» لذا امروز، تهران این قدرت را دارد که خروج امن و آبرومندانه نیروهای نظامی آمریکا از منطقه را تسهیل کند. چنین همکاری بین ایران و آمریکا میتواند تنش بین نیروهای امنیتی ونظامی دو کشور را کاهش داده، از بروز یک تقابل بیهوده و غیرضروری نیز جلوگیری و حتی ایالات متحده به بازگشت به برجام تشویق کند.
درعین حال و درصورت خروج نیروهای نظامی آمریکا از منطقه، نگرانیها در مورد نفوذ منطقهای ایران ممکن است به قوت خود باقی بماند. بنابراین، تحقق چنین همکاری از طریق دبیرکل سازمان ملل متحد موثرتر واقع خواهد شد. قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد از دبیرکل خواسته تا با مشورت با ایران و عراق و سایر کشورهای عربی در خلیج فارس اقدامات لازم برای افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی و هماهنگی نماید. لذا این قطعنامه میتواند زمینه اقدامات عملی برای ایجاد یک سیستم امنیتی و همکاری منطقهای در خلیج فارس با مشارکت ایران، عربستان سعودی، عراق و پنج کشور دیگر عرب حاشیه خلیج فارس را فراهم آورد. در غیاب نیروهای نظامی آمریکا در منطقه، چنین سیستم همکاری مشترک جمعی در خلیج فارس میتواند رقابت و رویارویی مخرب فعلی منطقهای را به همکاری و مشارکت تبدیل کند.
خوشبختانه، اکثریت سنای آمریکا و مجلس نمایندگان، افکار عمومی آمریکا و حتی شخص ترامپ، مخالف جنگ با ایران هستند. در ایران نیز اکثریت مردم و مسئولین با درگیری نظامی با آمریکا مخالف هستند. در عین حال، بازیگرانی با نفوذ در موقعیتهای تصمیمگیری کلیدی در آمریکا وجود دارند که اختلافات جاری داخلی در ایالات متحده را فرصتی برای سوق دادن ایالات متحده به جنگ با ایران میدانند. علاوه برآنها، بعضی از سران کشورهای متحد آمریکا درمنطقه نیز برای تحقق هدف شوم جنگ علیه ایران قبل از پایان دورهی ریاست جمهوری ترامپ، بهشدت تلاش میکنند.
منبع:الف
بدعهدی و خروج آمریکا از معاهده هستهای ایران که تنها پس از مذاکرات دشوار و مستقیم میان واشنگتن و تهران و سایر قدرتهای جهانی به دست آمده است، شانس هر گونه حل و فصل مسائل دیگر در روابط فی ما بین واشنگتن و تهران را از میان برده است. اما نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که علیرغم اختلافات اساسی بنیادین، ایران و ایالات متحده دارای برخی منافع مشترک نیز هستند. با این حال، هنر دیپلماسی این است که راهی برای بازگشت آمریکا به توافق هستهای فراهم آورد که باعث همکاری این دو کشور در آینده شود.