به گزارش آی تابناک : پیش از ملاقات با چند تن از دوستانم صحبت کرده بودم، تجربیات آنها در مجموع به دو گروه تقسیم می شد؛ استیو جابز یک روی خوب داشت و یک روی نه چندان دلچسب؛ و ما در آن روز نمی دانستیم با کدام استیو ملاقات خواهیم کرد.
به سالن هیئت مدیره رفتیم، دیوارها نمایشگاهی از محصولات اپل بودند که از نخستین مَک (و شاید قبل تر از آن) به بعد را شامل می شدند. همه نشستیم و او (جابز) به صندلی خود تکیه داد و گفت: «خُب، از کجا شروع کنیم؟»
جابز به من گفت دراپ باکس محصول بسیار خوبی است و پرسید آیا مایلم آن را به فروش برسانم؟ در پاسخ به او گفتیم واقعاً از ادامه کار و توسعه آنچه که می سازیم لذت می بریم؛ ما دستاوردهای اپل را تحسین می کنیم اما ترجیح می دهیم مستقل باشیم.
استیو جابز به ما گفت دراپ باکس صرفاً یک ویژگی است نه یک محصول کاملپس از این حرف، او با حالت کنایه آمیزی به ما گفت دراپ باکس صرفاً یک ویژگی است نه یک محصول کامل، و شما سیستم عاملی در اختیار ندارید و از این لحاظ در موضع ضعف هستید. باید به دنبال قراردادهای پر ریسک توزیع محصول باشید و بیزینس پلَن (طرح کسب و کار) شما ایراداتی دارد. او در نهایت گفت: «خیلی خوب، فکر می کنم باید شما را بکُشیم؛ البته نه به معنای واقعی کلمه ولی چیزی نزدیک به همین.»
البته من نگران نبودم، چون مسائلی که استیو جابز مطرح کرد منحصر به ما نبود. خود اپل هم با مشکلات مشابهی برای توسعه و ارائه سرویس iCloud روی پلتفرم های دیگری مانند اندروید، مواجه بود و ما برای حل چنین مسائلی وضعیت بهتری داشتیم. نمی خواستم با جابز مخالفت کرده یا او را عصبانی کنم. به خود می گفتم مراقب رفتارت باش و تاثیر مثبتی از خود به جای بگذار، هدف اصلی همین است.
پس از پایان طعنه ها و کنایه های جابز، درو یک ساعت دیگر با استیو صحبت کرد و مدیر عامل اپل در این مدت پاسخ سؤالات وی را داد و حتی او را در زمینه تجارت نیز راهنمایی کرد.
منبع : بیزنس اینسایدر
