مارک زاکربرگ در 14 مي سال 1984 ميلادي در White Plains نيويورک متولد شد و با همراهي يکي از دوستانش در خوابگاه دانشجويي بزرگ ترين شبکه اجتماعي دنيا را راه اندازي کرد. سال دوم دانشگاه بود که هاروارد را رها کرد تا روي وبسايتش تمرکز نمايد. رفته رفته بر شمار کاربران فيسبوک اضافه گرديد و زاکربرگ نيز به لطف آن ميلياردر شد.
به گزارش آی تابناک : اين شبکه اجتماعي در ادامه به موضوع داغ محافل خبري تبديل گرديد و حتي اخيرا فيلمي به نام شبکه اجتماعي (The Social Network) از روي آن ساخته شده است.
سال هاي نخست زندگي
مارک اليوت زاکربرگ در 14 مي سال 1984 ميلادي در منطقه White Plains نيويوک متولد شد.خانواده اش تحصيل کرده بودند؛ پدرش ادوارد يک مطلب دندانپزشکي درست چسبيده به منزلشان داشت و مادرش کارن تا پيش از تولد چهارفرزندشان (به نام هاي مارک، رندي، دونا و آريل) به عنوان روانپزشک کار مي کرد.
مارک در همان سنين نوجواني علاقه شديدش به کامپيوترها را آشکار کرد؛ وفتي تنها دوازده سال داشت، با استفاده از Atari BASIC نوعي برنامه پيام رسان به نام زاکنت را توسعه داد و آن را در اختيار پدرش قرار داد تا در مطلب استفاده کند. به اين ترتيب منشي پدر ديگر لازم نبود نام بيمار بعدي که وارد اتاق مي شود را داد بزند و با استفاده از برنامه دکتر را از اين بابت باخبر مي کرد.
جالب است بدانيد حتي اعضاي خانواده زاکربرگ نيز از زاکنت براي ارتباط با هم در داخل منزل استفاده مي کردند. مارک جوان با همراهي دوستانش حتي تعدادي بازي کامپيوتري را توسعه داد که البته صرفا جنبه سرگرمي داشتند. او در اين باره مي گويد: «من تعداد زيادي دوست داشتم که هنرمند بودند، آنها ايده هايشان را مطرح مي کردند و من از روي آنها بازي مي ساختم.»
والدين مارک براي همگام شدن با علاقه رو به رشد وي به کامپيوترها يک معلم خصوصي به نام ديويد نيومن را استخدام کردند که هفته اي يکبار به منزلشان مي آمد و با مارک کامپيوتر کار مي کرد.
بعدها نيومن در مصاحبه اش با خبرنگاران اظهار داشت: جلو افتادن از مارک اعجوبه که همزمان کلاس هايي را هم در کالج Mercy مي گذراند ابدا برايش ساده نبود.
زاکربرگ بعدا دوره هاي آمادگي کامپيوتر را در آکادمي Phillips Exeter واقع در نيو همپشاير طي کرد. او در آنجا ذوق و استعداد ويژه اش در زمينه شمشيربازي را به نمايش گذاشت و به عنوان کاپيتان تيم مدرسه نيز انتخاب شد.
او حتي در رشته ادبيات نيز سرآمد بود و در دروس کلاسيک موفق به دريافت يک ديپلم جداگانه شد. اما در پس تمامي اين فعاليت ها، زاکربرگ همچنان شيفته کامپيوترها بود و تلاش هايش براي توسعه برنامه هاي جديد را ادامه مي داد. هنوز در دبيرستان درس مي خواند که نسخه اوليه اي از نرم افزار موسيقي پاندورا را طراحي کرد که خودش به آن Synapse مي گفت. چندين شرکت از جمله AOL و مايکروسافت علاقمندي شان براي خريد آن نرم افزار و حتي استخدام مارک نوجوان را پيش از اتمام تحصيل مطرح کردند اما او همه پيشنهادات را رد کرد.
تحصيل در هاروارد
در سال 2002 و بعد از آنکه زاکربرگ درسش را در Exeter تمام کرد، براي پذيرش در دانشگاه هاروارد اقدام نمود. سال دوم دانشگاه بود که نامش به عنوان توسعه دهنده کاربلد نرم افزار در دانشگاه بر سر زبان ها افتاد. همان موقع بود که او برنامه اي به نام CourseMatch را ساخت که به دانشجويان کمک مي کرد کلاس هايشان را براساس گزينه هاي انتخاب شده توسط ديگر کاربران انتخاب نمايند.
او همچنين Facemash را اختراع کرد که عکس دو دانشجو را در کنار هم نمايش مي داد و ديگران مي توانستند از طريق آن، فردي که جذابيت ظاهري بيشتري داشت را انتخاب نمايند. طولي نکشيد که آن برنامه به محبوبيت بالايي دست يافت اما اندکي بعد چون مديريت دانشگاه آن را نامناسب تشخيص داد، بسته شد.
براساس برخي گفته ها و شنيده ها در رابطه با پروژه هاي قبلي اش، چهارتن از هم کلاسي هاي مارک به نام هاي ديويا نارندرا (Divya Narendra)، دوقلوهاي کامرون و تايلر وينکلووس (Tyler Winklevoss) تلاش داشتند از او براي کار روي ايده يک شبکه اجتماعي به نام Harvard Connection دعوت به همکاري نمايند که براي آشنا کردن دانشجويان با هم از اطلاعات دريافتي شبکه دانشجويان هاروارد استفاده مي کرد.
زاکربرگ موافقت کرد با آن گروه بر سر پروژه مذکور همکاري نمايد اما طولي نکشيد که درسش را رها نمود تا با همراهي دوستانش Dustin Moskovitz، Chris Hughes و Eduardo Saverin روي شبکه اجتماعي خودش کار کند.
زاکربرگ و دوستانش سايتي را طراحي کردند که به کاربران امکان مي داد براي خود پروفايل تهيه کرده، عکس رويش آپلود نمايند و با ديگران ارتباط برقرار کنند. آن تيم، سايت خود به نام فيسبوک را در ژوئن سال 2004 در داخل يکي از اتاق هاي خوابگاه دانشجويي هاروارد راه اندازي کردند. سال دوم تحصيل در هاروارد هم تمام شد و زاکربرگ تصميم گرفت تحصيل را رها کند تا به صورت تمام وقت روي پروژه فيسبوک کار کند. او دفتر شرکت را به پالو آلتو انتقال داد و تا پايان سال 2004 ميلادي شمار کاربران وبسايتش به يک ميليون نفر رسيد.
شکوفايي فيسبوک
در سال 2005 ميلادي، فيسبوک مبلغ قابل توجهي را از شرکت سرمايه گذار Accel Partners دريافت کرد. در واقع Accel حدود 12.7 ميليون دلار را در شبکه اي اجتماعي سرمايه گذاري کرد که در آن دوران تنها براي دانشجويان آيوي ليگ قابل دسترس بود.
طولي نکشيد که شرکت تحت سرپرستي زاکربرگ دسترسي دانشجويان ديگر دانشگاه ها، دبيرستان ها و مدارس بين المللي را هم به فيسبوک فراهم نمود و با اين ترفند، شمار کاربران سايت را در دسامبر سال 2005 ميلادي به رقم 5.5 ميليون نفر رساند.
به ندرت اين شبکه اجتماعي توجه شرکت هايي که تمايل داشتند از آن در بخش تبليغات بهره بگيرند را به خود جلب نمود. زاکربرگ که نمي خواست ظرفيت هاي تبليغاتي وبسايتش پر شود، پيشنهادات شرکت هاي مطرحي نظير ياهو و MTV Networks را رد کرد و در مقابل تصميم گرفت تمرکزش را روي توسعه سايت قرار دهد. در همين راستا او امکان دسترسي توسعه دهندگان به پروژه خود را فراهم نمود تا امکانات بيشتري را به آن اضافه نمايد.
همکلاسي هاي قديمي زاکربرگ در هاروارد او را به سرقت ايده شان متهم کردند
شرکت روندي رو به رشد را طي مي کرد تا اينکه در سال 2006، با نخستين مانع بزرگش روبرو شد. خالقان Harvard Connection مدعي شدند که زاکربرگ ايده آنها را سرقت کرده و خواهان پرداخت غرامت از سوي او شدند.
زاکربرگ اصرار داشت که فيسبوک و Harvard Connection براساس دو ايده کاملا متفاوت توسعه يافته اند، اما چندي بعد وکلا با بررسي اطلاعات رد و بدل شده ميان او و دوستانش به رشته اي از پيامک ها دست پيدا کردند که در آنها زاکربرگ از هک کردن ديتابيس دانشگاه مي گويد.
وکلا در ادامه اعلام کردند که وي احتمالا به صورت عمدي مالکيت معنوي پلتفرم هم دانشگاهي هايش را نقض کرده و حتي اطلاعات خصوصي کاربران ديتابيس دانشگاه را در اختيار دوستانش قرار داده است.
وي بعدا به خاطر پيام هاي ارسالي اش عذرخواهي کرد و در مصاحبه اي که با نشريه نيويورکر انجام داد اظهار نمود: اگر قرار باشد سرويسي تاثيرگذار ساخته شود و مردم زيادي به آن اتکا کنند، در وهله نخست بايد به مرحله بلوغ رسيد، درست است؟ فکر مي کنم بزرگ شده ام و چيزهاي زيادي ياد گرفته ام.
هرچند که بعدها زاکربرگ با پرداخت 65 ميليون دلار به طرف شاکي، دعواي حقوقي شان را حل و فصل کرد اما پرونده همچنان تا سال 2011 در جريان بود و Narendra و Winklevosses مدعي شدند که هم کلاسي قديمي شان آنها را گمراه کرده است.
در سال 2009 ميلادي و همزمان با انتشار کتاب ميلياردرهاي تصادفي به قلم بن مزريچ، زاکربرگ با چالش بزرگ ديگري روبرو شد. او مزريچ را متهم کرد که سرگذشتش را به درستي بازگو نکرده و از سناريوهاي ساختگي، ديالوگ هاي تخيلي و کاراکترهاي خيالي در کتابش استفاده نموده.
در هر حال، نويسنده کتاب حق امتياز داستانش را به Aaron Sorkin نمايش نامه نويس واگذار کرد و در ادامه فيلمي به نام The Social Network يا شبکه اجتماعي از روي آن ساخته شد که هشت تن از عوامل آن هم نامزد دريافت آکادمي آوارد شدند.
زاکربرگ اما شديدا روايت فيلم را مورد انتقاد قرار داد و بعدها به خبرنگار نيويورکر گفت که بسياري از جزئيات آن غيرواقعي بوده اند. براي نمونه در آن گفته شده که زاکربرگ از سال 2003 با پريسيلا چن دانشجوي چيني-آمريکايي رشته پزشکي دانشگاه هاروارد ارتباط داشته است. البته بخش هايي از اين فيلم نيز مورد توجهش قرار گرفته از جمله جزئياتي که روي آنها تاکيد شده. مثلا آنطور که خودش مي گويد تک تک تيشرت هايي که شخصا مي پوشد را بر تن کاراکتر اصلي فيلم ديده است.
زاکربرگ و فيسبوک با وجود تمامي اين حاشيه سازي ها همچنان مسير موفقيت را طي مي کردند. کمي بعد، مجله تايم از وي به عنوان شخصيت سال 2010 ياد کرد و فوريس نيز جايگاه سي و پنجم را در فهرست چهارصد گانه ثروتمندترين هاي خود به وي اختصاص داد که با اين حساب، او با ثروت حدودي 6.9 ميليارد دلار حتي استيو جابز مديرعامل وقت اپل را هم پشت سر مي گذاشت.
فعاليت هاي بشردوستانه
از همان زمان که زاکربرگ شروع به ثروت اندوزي کرد، ميليون ها دلار از درآمد خود را نيز به امور بشردوستانه اختصاص داد که بارزترين نمونه آن در سال 2010 اتفاق افتاد. در سپتامبر آن سال وي صد ميليون دلار را براي حمايت از مدارس دولتي Newark در نيوجرسي صرف کرد و در دسامبر همان سال با امضاي «تعهدنامه بخشش» وعده داد که دست کم 50 درصد از ثروت خود را در طول حياتش صرف امور خيريه نمايد.
گفتني است بيل گيتس، وارن بافت و جرح لوکاس از ديگر اشخاصي هستند که اين تعهدنامه را امضا نموده اند. زاکربرگ حتي بعد از امضاي اين سند، از ديگر کارآفرينان جوان و ثروتمند دعوت کرد که به او ملحق شوند.
ورود به بازار بورس
در ماه مي 2012، دو تغيير بزرگ در زندگي زاکربرگ رخ داد؛ نخست اينکه سهام فيسبوک به صورت عمومي به بازار بورس عرضه شد که با اين کار 16 ميليارد دلار عايد آن شد و زاکربرگ در نخستين قدم براي آنکه بيشترين بهره را از اين عايدي ببرد، راسا براي خريد اينستاگرام با مديران آن وارد مذاکره شد.
در نخستين روزهاي پس از عرضه فيسبوک به بازار بورس، ارزش سهام اين شرکت افت قابل توجهي پيدا کرد اما کمي بعد اوضاع به روال عادي اش برگشت. او هم اکنون بالغ بر يک چهارم سهم فيسبوک را در اختيار دارد و کنترل 57 درصدي سهم راي نيز در اختيار شخص اوست.
زاکربرگ در 19 مي سال 2012 و درست يک روز بعد از عرضه سهام فيسبوک به بازار بورس با پريسيلا چن ازدواج کرد و حدودا صد نفري در مراسم ازدواج شان در پالو آلتو حضور يافتند. جالب است بدانيد که مهمان ها علت برگزاري جشن را نمي دانستند و تصورشان اين بود که براي جشن فارغ التحصيلي پريسيلا از دانشکده پزشکي در آنجا جمع شده اند اما در آنجا پريسيلا را در لباس عروس ديدند. در ماه مي سال 2013، فيسبوک به مجله فورچون راه يافت و زاکربرگ در حالي که تنها 28 سال داشت عنوان جوان ترين مديرعامل در فهرست اين نشريه را به خود اختصاص داد.
زاکربرگ و همسرش متعهد شدند که 99 درصد از سهام فيسبوک شان را در طول حيات خود صرف امور خيريه کنند
در نوامبر سال 2015 دختر اين زوج جوان به نام مکس به دنيا آمد و زاکربرگ نيز اعلام کرد که دو ماه به مرخصي پدر شدن مي رود تا وقتش را با خانواده اش سپري کند. او و همسرش در نامه اي سرگشاده اي که براي دخترشان نوشتند، اعلام کردند 99 درصد از سهامشان در فيسبوک را به خيريه خواهند داد. آنها در اين نامه نوشتند: ما متعهد هستيم که سهم کوچکي را براي ايجاد جهاني بهتر براي کودکان ادا نماييم و به همين خاطر 99 درصد از سهام فيسبوک مان را که هم اکنون ارزشي برابر با 45 ميليارد دلار دارد در طول حيات خود براي نسل هاي آتي صرف خواهيم کرد.
در سپتامبر سال 2016، زاکربرگ و چن از آغاز طرحي به نام Chan-Zuckerberg خبر دادند؛ همان شرکتي که قصد دارند سهام فيسبوک شان را در آن صرف کنند و قرار است ظرف يک دهه آتي دست کم سه ميليارد دلار را صرف تحقيقات علمي براي درمان، پيشگيري و مديريت تمامي بيماري هاي کودکان کند.
Cori Bargmann عصب شناس مطرح دانشگاه راکفلر نيز رياست واحد علوم اين موسسه را بر عهده گرفت. زاکربرگ و همسرش همچنين از ايجاد يک مرکز تحقيقاتي مستقل به نام BioHub در سانفرانسيسکو خبر دادند که قرار است به مجمعي براي مهندسان، دانشمندان علوم رايانه، بيولوژيست ها، شيمي دان ها و ديگر اعضاي جامعه علمي بدل گردد.
BioHub که در واقع همکاري مشترکي ميان دانشگاه هاي استنفورد، کاليفرنيا، سان فرانسيسکو و برکلي است طي يک بازه زماني ده ساله از آغاز به کارش بودجه اي برابر با 600 ميليون دلار را دريافت خواهد کرد.
سال هاي نخست زندگي
مارک اليوت زاکربرگ در 14 مي سال 1984 ميلادي در منطقه White Plains نيويوک متولد شد.خانواده اش تحصيل کرده بودند؛ پدرش ادوارد يک مطلب دندانپزشکي درست چسبيده به منزلشان داشت و مادرش کارن تا پيش از تولد چهارفرزندشان (به نام هاي مارک، رندي، دونا و آريل) به عنوان روانپزشک کار مي کرد.
مارک در همان سنين نوجواني علاقه شديدش به کامپيوترها را آشکار کرد؛ وفتي تنها دوازده سال داشت، با استفاده از Atari BASIC نوعي برنامه پيام رسان به نام زاکنت را توسعه داد و آن را در اختيار پدرش قرار داد تا در مطلب استفاده کند. به اين ترتيب منشي پدر ديگر لازم نبود نام بيمار بعدي که وارد اتاق مي شود را داد بزند و با استفاده از برنامه دکتر را از اين بابت باخبر مي کرد.
جالب است بدانيد حتي اعضاي خانواده زاکربرگ نيز از زاکنت براي ارتباط با هم در داخل منزل استفاده مي کردند. مارک جوان با همراهي دوستانش حتي تعدادي بازي کامپيوتري را توسعه داد که البته صرفا جنبه سرگرمي داشتند. او در اين باره مي گويد: «من تعداد زيادي دوست داشتم که هنرمند بودند، آنها ايده هايشان را مطرح مي کردند و من از روي آنها بازي مي ساختم.»
والدين مارک براي همگام شدن با علاقه رو به رشد وي به کامپيوترها يک معلم خصوصي به نام ديويد نيومن را استخدام کردند که هفته اي يکبار به منزلشان مي آمد و با مارک کامپيوتر کار مي کرد.
بعدها نيومن در مصاحبه اش با خبرنگاران اظهار داشت: جلو افتادن از مارک اعجوبه که همزمان کلاس هايي را هم در کالج Mercy مي گذراند ابدا برايش ساده نبود.
زاکربرگ بعدا دوره هاي آمادگي کامپيوتر را در آکادمي Phillips Exeter واقع در نيو همپشاير طي کرد. او در آنجا ذوق و استعداد ويژه اش در زمينه شمشيربازي را به نمايش گذاشت و به عنوان کاپيتان تيم مدرسه نيز انتخاب شد.
او حتي در رشته ادبيات نيز سرآمد بود و در دروس کلاسيک موفق به دريافت يک ديپلم جداگانه شد. اما در پس تمامي اين فعاليت ها، زاکربرگ همچنان شيفته کامپيوترها بود و تلاش هايش براي توسعه برنامه هاي جديد را ادامه مي داد. هنوز در دبيرستان درس مي خواند که نسخه اوليه اي از نرم افزار موسيقي پاندورا را طراحي کرد که خودش به آن Synapse مي گفت. چندين شرکت از جمله AOL و مايکروسافت علاقمندي شان براي خريد آن نرم افزار و حتي استخدام مارک نوجوان را پيش از اتمام تحصيل مطرح کردند اما او همه پيشنهادات را رد کرد.
تحصيل در هاروارد
در سال 2002 و بعد از آنکه زاکربرگ درسش را در Exeter تمام کرد، براي پذيرش در دانشگاه هاروارد اقدام نمود. سال دوم دانشگاه بود که نامش به عنوان توسعه دهنده کاربلد نرم افزار در دانشگاه بر سر زبان ها افتاد. همان موقع بود که او برنامه اي به نام CourseMatch را ساخت که به دانشجويان کمک مي کرد کلاس هايشان را براساس گزينه هاي انتخاب شده توسط ديگر کاربران انتخاب نمايند.
او همچنين Facemash را اختراع کرد که عکس دو دانشجو را در کنار هم نمايش مي داد و ديگران مي توانستند از طريق آن، فردي که جذابيت ظاهري بيشتري داشت را انتخاب نمايند. طولي نکشيد که آن برنامه به محبوبيت بالايي دست يافت اما اندکي بعد چون مديريت دانشگاه آن را نامناسب تشخيص داد، بسته شد.
براساس برخي گفته ها و شنيده ها در رابطه با پروژه هاي قبلي اش، چهارتن از هم کلاسي هاي مارک به نام هاي ديويا نارندرا (Divya Narendra)، دوقلوهاي کامرون و تايلر وينکلووس (Tyler Winklevoss) تلاش داشتند از او براي کار روي ايده يک شبکه اجتماعي به نام Harvard Connection دعوت به همکاري نمايند که براي آشنا کردن دانشجويان با هم از اطلاعات دريافتي شبکه دانشجويان هاروارد استفاده مي کرد.
زاکربرگ موافقت کرد با آن گروه بر سر پروژه مذکور همکاري نمايد اما طولي نکشيد که درسش را رها نمود تا با همراهي دوستانش Dustin Moskovitz، Chris Hughes و Eduardo Saverin روي شبکه اجتماعي خودش کار کند.
زاکربرگ و دوستانش سايتي را طراحي کردند که به کاربران امکان مي داد براي خود پروفايل تهيه کرده، عکس رويش آپلود نمايند و با ديگران ارتباط برقرار کنند. آن تيم، سايت خود به نام فيسبوک را در ژوئن سال 2004 در داخل يکي از اتاق هاي خوابگاه دانشجويي هاروارد راه اندازي کردند. سال دوم تحصيل در هاروارد هم تمام شد و زاکربرگ تصميم گرفت تحصيل را رها کند تا به صورت تمام وقت روي پروژه فيسبوک کار کند. او دفتر شرکت را به پالو آلتو انتقال داد و تا پايان سال 2004 ميلادي شمار کاربران وبسايتش به يک ميليون نفر رسيد.
شکوفايي فيسبوک
در سال 2005 ميلادي، فيسبوک مبلغ قابل توجهي را از شرکت سرمايه گذار Accel Partners دريافت کرد. در واقع Accel حدود 12.7 ميليون دلار را در شبکه اي اجتماعي سرمايه گذاري کرد که در آن دوران تنها براي دانشجويان آيوي ليگ قابل دسترس بود.
طولي نکشيد که شرکت تحت سرپرستي زاکربرگ دسترسي دانشجويان ديگر دانشگاه ها، دبيرستان ها و مدارس بين المللي را هم به فيسبوک فراهم نمود و با اين ترفند، شمار کاربران سايت را در دسامبر سال 2005 ميلادي به رقم 5.5 ميليون نفر رساند.
به ندرت اين شبکه اجتماعي توجه شرکت هايي که تمايل داشتند از آن در بخش تبليغات بهره بگيرند را به خود جلب نمود. زاکربرگ که نمي خواست ظرفيت هاي تبليغاتي وبسايتش پر شود، پيشنهادات شرکت هاي مطرحي نظير ياهو و MTV Networks را رد کرد و در مقابل تصميم گرفت تمرکزش را روي توسعه سايت قرار دهد. در همين راستا او امکان دسترسي توسعه دهندگان به پروژه خود را فراهم نمود تا امکانات بيشتري را به آن اضافه نمايد.
همکلاسي هاي قديمي زاکربرگ در هاروارد او را به سرقت ايده شان متهم کردند
شرکت روندي رو به رشد را طي مي کرد تا اينکه در سال 2006، با نخستين مانع بزرگش روبرو شد. خالقان Harvard Connection مدعي شدند که زاکربرگ ايده آنها را سرقت کرده و خواهان پرداخت غرامت از سوي او شدند.
زاکربرگ اصرار داشت که فيسبوک و Harvard Connection براساس دو ايده کاملا متفاوت توسعه يافته اند، اما چندي بعد وکلا با بررسي اطلاعات رد و بدل شده ميان او و دوستانش به رشته اي از پيامک ها دست پيدا کردند که در آنها زاکربرگ از هک کردن ديتابيس دانشگاه مي گويد.
وکلا در ادامه اعلام کردند که وي احتمالا به صورت عمدي مالکيت معنوي پلتفرم هم دانشگاهي هايش را نقض کرده و حتي اطلاعات خصوصي کاربران ديتابيس دانشگاه را در اختيار دوستانش قرار داده است.
وي بعدا به خاطر پيام هاي ارسالي اش عذرخواهي کرد و در مصاحبه اي که با نشريه نيويورکر انجام داد اظهار نمود: اگر قرار باشد سرويسي تاثيرگذار ساخته شود و مردم زيادي به آن اتکا کنند، در وهله نخست بايد به مرحله بلوغ رسيد، درست است؟ فکر مي کنم بزرگ شده ام و چيزهاي زيادي ياد گرفته ام.
هرچند که بعدها زاکربرگ با پرداخت 65 ميليون دلار به طرف شاکي، دعواي حقوقي شان را حل و فصل کرد اما پرونده همچنان تا سال 2011 در جريان بود و Narendra و Winklevosses مدعي شدند که هم کلاسي قديمي شان آنها را گمراه کرده است.
در سال 2009 ميلادي و همزمان با انتشار کتاب ميلياردرهاي تصادفي به قلم بن مزريچ، زاکربرگ با چالش بزرگ ديگري روبرو شد. او مزريچ را متهم کرد که سرگذشتش را به درستي بازگو نکرده و از سناريوهاي ساختگي، ديالوگ هاي تخيلي و کاراکترهاي خيالي در کتابش استفاده نموده.
در هر حال، نويسنده کتاب حق امتياز داستانش را به Aaron Sorkin نمايش نامه نويس واگذار کرد و در ادامه فيلمي به نام The Social Network يا شبکه اجتماعي از روي آن ساخته شد که هشت تن از عوامل آن هم نامزد دريافت آکادمي آوارد شدند.
زاکربرگ اما شديدا روايت فيلم را مورد انتقاد قرار داد و بعدها به خبرنگار نيويورکر گفت که بسياري از جزئيات آن غيرواقعي بوده اند. براي نمونه در آن گفته شده که زاکربرگ از سال 2003 با پريسيلا چن دانشجوي چيني-آمريکايي رشته پزشکي دانشگاه هاروارد ارتباط داشته است. البته بخش هايي از اين فيلم نيز مورد توجهش قرار گرفته از جمله جزئياتي که روي آنها تاکيد شده. مثلا آنطور که خودش مي گويد تک تک تيشرت هايي که شخصا مي پوشد را بر تن کاراکتر اصلي فيلم ديده است.
زاکربرگ و فيسبوک با وجود تمامي اين حاشيه سازي ها همچنان مسير موفقيت را طي مي کردند. کمي بعد، مجله تايم از وي به عنوان شخصيت سال 2010 ياد کرد و فوريس نيز جايگاه سي و پنجم را در فهرست چهارصد گانه ثروتمندترين هاي خود به وي اختصاص داد که با اين حساب، او با ثروت حدودي 6.9 ميليارد دلار حتي استيو جابز مديرعامل وقت اپل را هم پشت سر مي گذاشت.
فعاليت هاي بشردوستانه
از همان زمان که زاکربرگ شروع به ثروت اندوزي کرد، ميليون ها دلار از درآمد خود را نيز به امور بشردوستانه اختصاص داد که بارزترين نمونه آن در سال 2010 اتفاق افتاد. در سپتامبر آن سال وي صد ميليون دلار را براي حمايت از مدارس دولتي Newark در نيوجرسي صرف کرد و در دسامبر همان سال با امضاي «تعهدنامه بخشش» وعده داد که دست کم 50 درصد از ثروت خود را در طول حياتش صرف امور خيريه نمايد.
گفتني است بيل گيتس، وارن بافت و جرح لوکاس از ديگر اشخاصي هستند که اين تعهدنامه را امضا نموده اند. زاکربرگ حتي بعد از امضاي اين سند، از ديگر کارآفرينان جوان و ثروتمند دعوت کرد که به او ملحق شوند.
ورود به بازار بورس
در ماه مي 2012، دو تغيير بزرگ در زندگي زاکربرگ رخ داد؛ نخست اينکه سهام فيسبوک به صورت عمومي به بازار بورس عرضه شد که با اين کار 16 ميليارد دلار عايد آن شد و زاکربرگ در نخستين قدم براي آنکه بيشترين بهره را از اين عايدي ببرد، راسا براي خريد اينستاگرام با مديران آن وارد مذاکره شد.
در نخستين روزهاي پس از عرضه فيسبوک به بازار بورس، ارزش سهام اين شرکت افت قابل توجهي پيدا کرد اما کمي بعد اوضاع به روال عادي اش برگشت. او هم اکنون بالغ بر يک چهارم سهم فيسبوک را در اختيار دارد و کنترل 57 درصدي سهم راي نيز در اختيار شخص اوست.
زاکربرگ در 19 مي سال 2012 و درست يک روز بعد از عرضه سهام فيسبوک به بازار بورس با پريسيلا چن ازدواج کرد و حدودا صد نفري در مراسم ازدواج شان در پالو آلتو حضور يافتند. جالب است بدانيد که مهمان ها علت برگزاري جشن را نمي دانستند و تصورشان اين بود که براي جشن فارغ التحصيلي پريسيلا از دانشکده پزشکي در آنجا جمع شده اند اما در آنجا پريسيلا را در لباس عروس ديدند. در ماه مي سال 2013، فيسبوک به مجله فورچون راه يافت و زاکربرگ در حالي که تنها 28 سال داشت عنوان جوان ترين مديرعامل در فهرست اين نشريه را به خود اختصاص داد.
زاکربرگ و همسرش متعهد شدند که 99 درصد از سهام فيسبوک شان را در طول حيات خود صرف امور خيريه کنند
در نوامبر سال 2015 دختر اين زوج جوان به نام مکس به دنيا آمد و زاکربرگ نيز اعلام کرد که دو ماه به مرخصي پدر شدن مي رود تا وقتش را با خانواده اش سپري کند. او و همسرش در نامه اي سرگشاده اي که براي دخترشان نوشتند، اعلام کردند 99 درصد از سهامشان در فيسبوک را به خيريه خواهند داد. آنها در اين نامه نوشتند: ما متعهد هستيم که سهم کوچکي را براي ايجاد جهاني بهتر براي کودکان ادا نماييم و به همين خاطر 99 درصد از سهام فيسبوک مان را که هم اکنون ارزشي برابر با 45 ميليارد دلار دارد در طول حيات خود براي نسل هاي آتي صرف خواهيم کرد.
در سپتامبر سال 2016، زاکربرگ و چن از آغاز طرحي به نام Chan-Zuckerberg خبر دادند؛ همان شرکتي که قصد دارند سهام فيسبوک شان را در آن صرف کنند و قرار است ظرف يک دهه آتي دست کم سه ميليارد دلار را صرف تحقيقات علمي براي درمان، پيشگيري و مديريت تمامي بيماري هاي کودکان کند.
Cori Bargmann عصب شناس مطرح دانشگاه راکفلر نيز رياست واحد علوم اين موسسه را بر عهده گرفت. زاکربرگ و همسرش همچنين از ايجاد يک مرکز تحقيقاتي مستقل به نام BioHub در سانفرانسيسکو خبر دادند که قرار است به مجمعي براي مهندسان، دانشمندان علوم رايانه، بيولوژيست ها، شيمي دان ها و ديگر اعضاي جامعه علمي بدل گردد.
BioHub که در واقع همکاري مشترکي ميان دانشگاه هاي استنفورد، کاليفرنيا، سان فرانسيسکو و برکلي است طي يک بازه زماني ده ساله از آغاز به کارش بودجه اي برابر با 600 ميليون دلار را دريافت خواهد کرد.
منبع : دیجیاتو
روی خط سایت ها
ارسال نظر
فیلم
جدیدترین اخبار