تاریخ انتشار: ۱۱:۳۲ - ۰۳ فروردين ۱۳۹۶ - 2017 March 23
استيو جابز در 24 فوريه سال 1955 ميلادي در سان فرانسيسکو کاليفرنيا متولد شد. پدر و مادرش دو تن از دانش آموختگان دانشگاه ويسکانسين بودند که او را بعد از تولد به فرزندخواندگي دادند.
به گزارش آی تابناک : جابزِ باهوش اما بي هدف تا پيش از آنکه در سال 1976 ميلادي با همراهي استيو وزنياک Apple Computer را راه اندازي کند، در حوزه هاي مختلفي فعاليت کرد. محصولات انقلابي اپل از جمله آيپاد، آيفون و آيپد هم اثري کليدي را در تکامل تکنولوژي هاي مدرن ايفا کردند. جابز در سال 1985 ميلادي اپل را ترک کرد و يک دهه بعد مجددا به آن بازگشت. وي در سال 2011 و بعد از يک دهه مبارزه با سرطان پانکراس ديده از جهان فرو بست.

سال هاي نخست زندگي
استيون پل جابز در 24 فوريه سال 1955 ميلادي در سان فرانسيسکو کاليفرنيا متولد شد؛ مادرش Joanne Schieble (بعدها سيمپسون) و پدرش عبدالفتاح (جان) جندلي هر دو از دانش آموختگان دانشگاه ويسکانسين بودند که فرزند خود را بعد از تولد به فرزندخواندگي دادند.

پدرش پرفسور علوم سياسي اهل سوريه بود و مادرش Schieble گفتار درمان. در هر حال، آنها پسر بي نام خود را بعد از تولد رها کردند و اندکي بعد از اين اتفاق، رسما با هم ازدواج کرده و صاحب فرزندي ديگر به نام مونا سيمپسون شدند. جابز هم تا 27 سالگي اش هيچ اطلاعاتي در خصوص پدر و مادر واقعي اش نداشت.

بعد از تولد، يک زوج جوان به نام هاي کلارا و پل جابز، نوزاد تنهاي داستان ما را به فرزندخواندگي قبول کردند و نام استيون پل جابز را روي آن گذاشتند. کلارا حسابدار بود و پل هم که قبلا در گارد ساحلي خدمت کرده بود، با ماشين آلات صنعتي کار مي کرد.

خانواده استيو در مانتين ويوي کاليفرنيا زندگي مي کردند، درست همان نقطه اي که بعدها با نام سيليکون ولي شهرت پيدا کرد. جابز کوچک در حالي که تنها يک پسربچه بود همراه پدرش در گاراژ منزل ساعت ها روي قطعات الکترونيکي کار مي کرد. پل به پسرش ياد مي داد که چطور قطعات الکترونيکي را از هم جدا کرده و مجددا سر هم نمايد؛ فعاليتي که در عين سرگرم کننده بودن، اعتماد به نفس، سختي و البته توانمندي هاي مکانيکي جابز جوان را هم تقويت مي کرد.

ترديدي نيست که جابز متفکري نوآور و باهوش بود، با اين همه دوران جواني اش پر بود از ياس هايي که به خاطر نظام آموزشي رسمي آن دوران در وي ايجاد شده بود. دوران ابتدايي را به خاطر کسالت آور بودن درس به شوخي و خنده در کلاس مي گذراند و حتي گفته شده که معلم کلاس چهارم وي مرتبا بايد به او جايزه مي داد تا به درس خواندن تشويق شود.

جابز آنقدر در آزمون هاي مختلف خوب ظاهر شد که مديران مدرسه از وي خواستند به صورت جهشي وارد کلاس هاي دبيرستان شود اما والدينش با اين پيشنهاد مخالفت کردند.

چند سال بعد، جابز جوان وارد دبيرستان Homestead شد و در آنجا بود که با همکار آينده اش استيو وزنياک که در دانشگاه برکلي کاليفرنيا تحصيل مي کرد آشنا شد.

وزنياک در مصاحبه اي که سال 2007 ميلادي با نشريه PC World انجام داد در مورد ارتباط خوبش با جابز اينطور گفت:

هر دوي ما عاشق قطعات و چيپ هاي الکترونيکي بوديم. در آن دوران عده اندکي از مردم در مورد چيپ هاي الکترونيکي، نحوه عملکردشان و همچنين کاري که مي توانستند انجام دهند اطلاعات داشتند. در بدو آشنايي من کامپيوترهاي زيادي را طراحي کرده و ساخته بودم و مي توانم بگويم که در زمينه الکترونيک و طراحي کامپيوتر يک قدم از او جلوتر حرکت مي کردم، با اين همه، باز هم علايق مشترکي داشتيم. علاوه بر اين ميتوانم بگويم که ديدگاه هايمان در مورد دنيا کاملا متفاوت از هم بود.

تاسيس اپل
بعد از اتمام دوران دبيرستان، جابز وارد کالج Reed در پورتلند اورگان شد. او که هدف مشخصي براي خود نداشت، بعد از تنها شش ماه از ورود به کالج، درسش را رها نمود و 18 ماه آتي را صرف شرکت در کلاس هاي مبتکرانه جانبي کرد. او بعدها گفت که چطور حضورش در يکي از کلاس هاي خطاطي عشق و علاقه به فن چاپ را در وي شعله ور کرد.

در سال 1974 ميلادي، جابز به عنوان طراح بازي ويديويي با آتاري وارد همکاري شد و چند ماه بعد، براي يافتن روشنگري معنوي عازم هند شد. او مرتبا سفر مي کرد و در اين حين نيز از داروهاي روانگردان استفاده مي نمود.

در سال 1976 ميلادي، وقتي تنها 21 سال داشت به همراه وزنياک گروه اپل کامپيوتر را راه اندازي کرد. آنها در گاراژ منزل جابز کار مي کردند و بعد از آنکه جابز خودروي فولکس واگن خود را فروخت و وزنياک هم ماشين حساب دوست داشتني اش را به پول تبديل کرد، بودجه لازم براي کارآفريني به دستشان آمد.

جابز و وزنياک به خاطر مردمي کردن تکنولوژي و ارائه کامپيوترها با ابعاد کوچک تر و قيمت پايين تر به مصرف کنندگان عادي، به شهرت رسيدند.

مردم وزنياک را بيشتر به خاطر ارائه مجموعه اي از کامپيوترهاي کاربرپسند مي شناختند و خود جابز نيز به واسطه فعاليت هايش در حوزه بازاريابي شهرت داشت؛ کامپيوترهاي ساخته وزنياک به قيمت 666.66 دلار به فروش مي رفتند. کامپيوتر Apple I به تنهايي 774 هزار دلار را عايد آن دو نفر کرد. سه سال بعد از ارائه دومين مدل از کامپيوتر مذکور يعني Apple II فروش شرکت آنها حدود 700 درصد افزايش يافت و به رقم 139 ميليون دلار رسيد.

در سال 1980 ميلادي، Apple Computer به بازار بورس راه يافت و ارزش بازار آن تا پايان همان سال به رقم 1.2 ميليارد دلار رسيد. جابز براي آنکه به کرسي مديرعاملي شرکت تکيه بزند، متخصصاني نظير جان اسکالي از شرکت پپسي کولا را الگوي خود قرار داده بود.

ترک شرکت
عليرغم تمامي اين موفقيت ها، چند محصول بعدي اپل به نقص ها و ايرادات عمده در حوزه طراحي دچار بودند و همين مساله باعث شد که آمار مرجوعي هاي شرکت و نارضايتي مشتريان آن به ميزان قابل توجهي بالا برود.

طولي نکشيد که IBM اپل را از نظر ميزان فروش پشت سر گذاشت و دراين مرحله بود که اپل بايد وارد رقابتي جدي با کسب و کار پي سي اين شرکت مي شد. در سال 1984 ميلادي، اپل مکينتاش را عرضه کرد و در تبليغات خود از آن تحت عنوان کالايي براي سبک زندگي متفاوت: رمانتيک، خلاق و جوان ياد کرد.

فروش مکينتاش خوب بود و عملکرد کلي اش هم نسبت به پي سي هاي IBM در سطح بالاتري قرار داشت، با اين همه، آن دستگاه هنوز هم با کامپيوترهاي شرکت رقيب سازگاري نداشت. اسکالي بر اين باور بود که جابز در حال لطمه زدن به اپل است و ديري نپاييد که مديران شرکت زمينه را براي خروج وي از اپل فراهم کردند.

جابز که هيچگونه عنوان رسمي براي شرکتي که تاسيس کرده بود، نداشت، بيشتر از قبل به حاشيه رانده شد و در نتيجه در سال 1985 ميلادي آنجا را ترک کرد تا يک شرکت نرم افزار و سخت افزاري جديد به نام NeXT را تاسيس کند.

يک سال بعد او يک شرکت پويا نمايي را از جورج لوکاس خريداري کرد که بعدها نامش به استوديوهاي توليد انيميشن پيکسار تغيير يافت. وي که به پتانسيل هاي بالاي پيکسار پي برده بود در ابتداي امر، 50 ميليون دلار از دارايياش را روي آن شرکت سرمايه گذاري کرد.

آن استوديو نيز فيلم هاي مطرحي نظير داستان اسباب بازي، در جستجوي نمو و اعجوبه ها را توليد کرد؛ فيلم هاي توليدي پيکسار مجموعا 4 ميليارد دلار درآمد براي اين شرکت داشتند. در سال 2006 ميلادي پيکسار با والت ديزني ادغام شد و در نتيجه اين ادغام استيو جابز به بزرگ ترين سهامداران ديزني بدل گرديد.

احياي دوباره اپل
عليرغم موفقيت هاي پيکسار، شرکت NeXT براي فروش سيستم عامل خود به کاربران آمريکايي با مشکل روبرو بود تا اينکه در سال 1996 ميلادي اپل آن را در ازاي پرداخت 429 ميليون دلار خريداري کرد. در سال بعد، جابز دوباره به اپل بازگشت و مجددا بر کرسي مديرعاملي شرکت تکيه زد.

جابز درست همانگونه که در دهه 1970 ميلادي اپل را به موفقيت رساند، در دهه 1990 نيز به خاطر تلاش هاي بي وقفه اش جاني دوباره به آن بخشيد. در هر حال او توانست با تغيير تيم مديريتي اپل، کاستن از ميزان سهامي که به عنوان پاداش به کارکنان داده مي شد و همچنين تعيين حقوق يک دلار در سال براي خود، اپل را مجددا روي پا نگه دارد.

محصولات مبتکرانه اي که حاصل ذوق و استعداد او بودند (نظير iMac)، کمپين هاي موفق برندسازي و همچنين طرح هاي متفاوتي که براي محصولات اپل ارائه مي کرد، بار ديگر توانست توجه کاربران را به خود جلب نمايد.

سرطان پانکراس
در سال 2003 ميلادي، جابز به وجود نوعي تومور مربوط به اعصاب و غدد در بدن خود پي برد؛ نوع نادري از سرطان پانکراس که البته مي شد تحت عمل جراحي قرار بگيرد. با اين همه، وي به جاي آنکه بلافاصله براي عمل جراحي اقدام کند، تصميم گرفت تغييراتي را در رژيم غذايي اش (که عموما هم از سبزيجات و غذاهاي دريايي تشکيل مي شد) ايجاد کند و همزمان روش هاي درماني شرقي را هم امتحان نمايد.

جابز براي حدود 9 ماه جراحي را به تعويق انداخت و همين رفتار او هيئت مديره اپل را به شدت نگران کرد. در واقع هيئت مديره نگران بودند که مبادا سهامداران با اطلاع از اين موضوع اقدام به دريافت سرمايه شان نمايند. در هر حال او مديران شرکت را قانع نمود که بيماري اش را محرمانه نگه مي دارد. عاقبت در سال 2004 ميلادي جابز تحت عمل جراحي قرار گرفت تا تومور پانکراس را از بدنش خارج کند و در سال هاي آتي نيز اطلاعات اندکي را در مورد شرايط و وضعيت سلامتي اش با عموم مردم در ميان گذاشت.

نوآوري هاي آتي
اپل محصولات مبتکرانه اي نظير مک بوک اير، آيپاد و آيفون را در سبد کالاهايش دارد که تمامي شان نمادي از تکامل تکنولوژي هاي مدرن هستند. تقريبا اندکي بعد از ارائه يک محصول جديد از سوي اپل، رقبا براي ارائه تکنولوژي هاي مشابه به آن به تکاپو مي افتادند.

گزارش هاي فصلي اپل از عملکرد مالي اش نيز در سال 2007 ميلادي بهبود قابل توجهي يافت: در آن سال ارزش هر سهم اين شرکت به 199.99 دلار رسيد که در دوران خود رکورد شکن محسوب مي شد. اپل در سال 2007 سودي معادل با 1.58 ميليارد دلار به جيب زد و مازاد نقدينگي اش که برابر با 18 ميليارد دلار بود را در بانک سپرده گذاري کرد، ضمن آنکه هيچگونه بدهي معوقه اي هم نداشت.

در سال 2008 ميلادي، آيتونز به دومين فروشگاه بزرگ موسيقي در آمريکا بعد از والمارت بدل شد و اين اتفاق مصادف گرديد با فروش بالاي آيتونز و آيپاد. اپل همچنين در فهرست تحسين برانگيز ترين شرکت هاي آمريکايي مجله فورچون نيز جايگاه نخست را به خود اختصاص داد و در فهرست پانصد شرکت پرسود آن نيز باز در جايگاه نخست نشست.

زندگي خصوصي
اوايل سال 2009 ميلادي، گزارشات متعددي در مورد کاهش وزن شديد جابز منتشر شد و با استناد به همين گزارشات اين گمانه زني در ذهن بسياري شکل گرفت که مبادا بيماري اش عود کرده باشد. در همان اثنا او تحت عمل پيوند کبد قرار گرفت. جابز در پاسخ به شايعات و نگراني هاي مطرح شده اعلام کرد که توازن هورموني بدنش بر هم خورده است و بعد از تقريبا يک سال غيبت از انظار عموم، در کنفرانس خبري 9 سپتامبر سال 2009 اپل ظاهر شد و در آن به ايراد سخنراني پرداخت.

او براي احترام به زندگي شخصي اش، همواره تلاش مي کرد که جوانب مختلف آن را از ديد خبرنگاران و مردم پنهان نگه دارد و کمتر پيش مي آمد که اطلاعاتي در اين رابطه ارائه نمايد. لذا در مورد زندگي خصوصي اش صرفا مي دانيم زماني که تنها 23 سال داشت صاحب يک فرزند دختر از نامزد سابقش Chrisann Brennan شد.

البته او در دادگاه هاي مختلف همواره ارتباط ژنتيکي اش با آن دختر که ليزا نام داشت را رد کرد و مدعي شد که فردي عقيم است و ابدا توانمندي پدر شدن ندارد. کريستين اما از پا نمي نشست و بخش اعظمي از زندگي خود را در دادگاه ها براي اثبات خويشاوندي ليزا با جابز صرف کرد. جابز نيز تا زماني که ليزا هفت ساله بود هرگونه ارتباط با او را رد کرد اما زماني که دختربچه به سنين نوجواني رسيد او را براي زندگي نزد خود برد.

اوايل دهه 1990 ميلادي بود که جابز با لورن پاول در دانشکده کسب و کار دانشگاه استنفورد ديدار کرد. لورن در آنجا دانشجوي MBA بود و آنها در 18 مارس سال 1991 ميلادي با هم ازدواج کردند و باقي زندگي را در خانه پالو آلتو همراه با سه فرزند خود سپري نمودند.

وفات
در 5 اکتبر سال 2011 ميلادي، اپل اعلام کرد که شمع زندگي بنيانگذارش خاموش شده. او بعد از يک دهه جنگيدن با سرطان پانکراس و در حالي که تنها 56 سال داشت ديده از جهان فرو بست.

کتاب ها و زندگي نامه ها
تا کنون کتاب هاي زيادي در مورد زندگي و حرفه جابز نگارش شده که از آن جمله مي توان به بيوگرافي وي به قلم والتر ايزاکسون در سال 2011 و همچنين کتابي تحت همين عنوان به قلم کارت بلومنتال در سال 2012 اشاره نمود. در سال 2015 ميلادي نيز کتاب ديگري با عنوان «تبديل شدن به استيو جابز» توسط Brent Schlender و Rick Tetzeli به رشته تحرير درآمد.

در اين ميان، اثر Isaacson به خاطر آنکه سوژه اصلي اش يعني جابز از زبان تيم کوک مديرعامل وقت اپل ترسيم شده بارها و بارها مورد انتقاد قرار گرفت.

البته زندگي نامه هاي تصويري هم براي جابز ساخته شد که از آن جمله مي توان به فيلمي تحت همين عنوان با بازي اشتون کوچر اشاره نمود.




منبع : دیجیاتو
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
فیلم
جدیدترین اخبار