کد خبر: ۶۹۷۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۷ - ۱۹ اسفند ۱۳۹۵ - 2017 March 09
تا به حال شده است که وقتی نخستین تریلر و معرفی یک بازی را می بینید با این که هنوز چیز زیادی در مورد آن نمی دانید ولی مطمئن باشید که آن بازی، بازی شما خواهد بود و بلافاصله نامش در قلبتان جای بگیرد؟ در حقیقت همان اصطلاح “عشق در یک نگاه” منتها در دنیای بازی ها! شک دارم که تا به حال برای شما حتی یک بار هم این اتفاق رخ نداده باشد و قطعا عناوینی یا عنوانی وجود داشته که شما را بلافاصله عاشق خود کند.

به گزارش  آی تابناک : معمولا این اتفاق برای بازی هایی می افتد که یک آی پی جدید باشند، زیرا وقتی مثلا بدانیم قرار است سومین نسخه از یک بازی که طرفدار دو نسخه قبلی آن بوده اید منتشر شود، این علاقه و عشق با اطلاعات قبلی است و شما می دانید منتظر چه بازی هستید ولی وقتی یک ای پی جدید را با دیدن دو دقیقه از تریلر معرفی آن، تا زمان انتشارش به خاطر بسپارید و منتظر آن باشید، این می شود حسی خاص و در حقیقت یک حس ششم که به شما می گوید با این که زیاد در مورد آن بازی نمی دانید ولی آن عنوان، همان چیزی است که شما عاشقش می شوید. از بین عناوینی که در این مدت منتشر شده اند دو بازی انحصاری سونی هستند که هر دو از همان تریلر اولیه شان در قلب من جای خود را باز کردند و باید اعتراف کنم که عاشق هر دو شدم (در دنیای بازی ها این خیانت محسوب نمی شود که عاشق هر دو شویم!). یکی عنوان زیبای Nioh و دیگری نیز یک عنوان بی نظیر به نام Horizon: Zero Dawn، یک اکشن نقش افرینی سخت و چالش برانگیز و یک نقش آفرینی جهان آزاد با ایده ای خاص و جذاب. از زمان معرفی تا موقعی که این دو بازی انتشار یافتند انتظار بسیار سختی را تحمل می کردم، ولی خوشبختانه هر دو بازی که اتفاقا بسیار هم نزدیک به هم منتشر شدند ثابت کردند که علاقه من به آن ها از همان ابتدا بیهوده نبوده است و بالاخره بعد از سال ها بازی کردن آنقدر توانایی دارم که بتوانم حس کنم یک بازی، بسیار بسیار موفق و شاهکار خواهد بود. اگر بخواهم حقیقت را بگویم باید اعتراف کنم که از بین این دو بازی، عنوان Horizon: Zero Dawn مقداری برای من بالاتر قرار داشت که البته خیلی از شما این را می دانید زیرا که بارها در صحبت با شما گفته بودم مورد انتظارترین بازی من در سال ۲۰۱۷ همین شاهکار گوریلا گیمز خواهد بود، آن هم در سالی که کریتوس با ریش به نسل هشتم می اید!

وقتی همکاری گوریلا و دایناسورها با هم جواب می دهد!

از همان ابتدا مشخص بود که Horizon: Zero Dawn یک بازی خاص البته با ریسک بالا و ایده ای ناب است. وقتی سازنده ای که تا به آن روز بی نظبرترین فرنچایز شوتر اول شخص انحصاری را برای کنسول های پلی استیشن ساخته است، فرنچایز مطمئن خود که می داند در ساخت آن تخصص دارد را رها می کند و به سراغ یک بازی کاملا جدید با یک سبک کاملا جدید برای آن ها می رود، یعنی که آن ها کلی فکر کرده اند و بررسی کرده اند تا نهایتا این تصمیم را گرفته اند و قصد ندارند با بی گدار به آب زده و نام خوب خود را خراب کنند. اما در هر حال باز هم به خاطر این ریسک بالا نگرانی هایی وجود داشت، زیرا که وضعیت امروز بازی های رایانه ای در دنیا واضح و مشهود است. امروزه زمانی است که سازنده شوتر اول شخص خطی، هرگز به سراغ ساخت اکشن نقش آفرینی سوم شخص جهان آزاد نخواهد رفت و سازندگان حتی بزرگ همیشه همان یک سبکی که بیشتر بلد هستند را پشت سر هم می سازند و خود را در پیله احتیاط می پیچند. ریسک کردن در وضعیت کنونی دنیای بازی های رایانه ای که تکرار و تقلید و عناوین تکراری از سر و روی آن می ریزند بسیار ارزشمند است و به عبارتی دل شیر می خواهد، آن هم برای ساخت یک بازی انحصاری بسیار بزرگ. پس وقتی سازنده ای در دورانی که ریسک دارد در بازی های بزرگ به صفر می رسد می آید و یک عنوان با ریسک بسیار بالا آن هم به صورت انحصاری می سازد، یعنی باید فارغ از هر نتیجه ای آن سارنده را تحسین و تشویق کرد. در دورانی که شرکت ها از ریسک در بازی های بزرگ هراس دارند و مدام از نام فرنچایزهای بزرگ خود استفاده می کنند، در زمانی که کونامی برای ساخت یک بازی زامبی محور از نام متال گیر استفاده می کند، تصمیمی که گوریلا گیمز گرفت بسیار تحسین برانگیز و بزرگ است. ریسک، مدت هاست که تنها در بازی های مستقل به چشم می خورد، اما گوریلا گیمز این ریسک را در یک انحصاری بزرگ و هزینه بر انجام داد و بر سر اعتبار خود قمار کرد. قماری که البته زیاد به آن فکر کرده بودند و آن قدر مطمئن بودند که اجازه دادند نمرات بازیشان چندین روز قبل از عرضه بازی منتشر گردد. قماری که حالا بعد از انتشار بازی نتیجه آن را می بینند وحالا تنها برنده، آن ها هستند (و البته طرفدارانی که به بازی ایمان داشتند)، مگر نه این که همین ریسک کردن ها هستند که این صنعت و این هنر را زیبا می کنند و آن را برای ما تازه و جذاب نگاه می دارند؟ در واقع همین عناوین هستند که همچنان تجربه انتظار کشیدن شیرین و سخت برای عرضه یک بازی را به ما هدیه می دهند.

نسخه های جذاب بازی مخصوص طرفداران دو آتشه

اگر روزی برسد که به هیچ وجه منتطر هیچ بازی نباشیم دوره بسیار بدی برای ما و هنر هشتم خواهد بود و امیدواریم که به لطف همین بازی های جدید و نوآور که سازندگانشان از ریسک کردن نمی ترسند، همیشه بازی وجود داشته باشد که از صمیم قلب منتظر آن و تشنه برای تجربه کردنش باشیم. گذشته از ریسک موضوع ایده مطرح است که قبلا نیز به آن اشاره کرده ام. از همان زمانی که با ایده بی نظیر و ناب Horizon: Zero Dawn اشنا شدیم، مشخص بود سازندگان می خواهند یک بازی فوق العاده بسازند. "در دوره ای در بازی های رایانه ای هستیم که ایده ها ته کشیده اند. احتمال دیدن ایده جدید مخصوصا در بازی های AAA چیزی نزدیک به صفر است. تنها در بازی های مستقل است که شاهد هستیم هنوز خلاقیت نمرده است اما در بازی های بزرگ همه ایده ها در داخل یک چرخه قرار دارند که به طور مدام نیز تکرار می شوند. به همین خاطر است که کار گوریلا گیمز در اجرای یک ایده جدید و جذاب داستانی و خلق دنیایی بی نظیر، بسیار تحسین برانگیز است. ” گاهی فکر می کنم که انگار گوریلا گیمز و سونی از قبل می دانستند که برنده این ریسک و قمار خواهند بود. زیرا می دانستند چه ساخته اند و چه منتشر خواهند کرد. ما که چند تریلر از بازی دیدیم می دانستیم یک بازی بی نظیر خواهد آمد چه برسد به کسانی که خودشان آن را ساخته و بازی کرده اند. حالا و پس از انتشار بازی، گوریلا و گیمز و سونی و البته ما طرفداران بازی می توانیم از جملاتی مثل "Horizon: Zero Dawn یکی از برترین بازی های نقش افرینی و جهان آزاد است که تاکنون منتشر شده” که بزرگترین منتقدان و وب سایت های گیمینگ دنیا در مورد این بازی می گویند، لذت ببریم و قند در دلمان آب شود. حالا که اشاره ای به بازخوردهای منتقدین در دنیا نسبت به Horizon: Zero Dawn داشتیم بد نیست تا نگاهی به روند ساخت و معرفی این بازی بی نظیر و نظرات و نمرات بزرگترین مراجع گیم در دنیا بیاندازیم تا بعد از آن به سراغ تحلیل و بررسی بخش های مختلف بازی برویم.

اصلا از این زیباتر محال است تا کنون در نسل هشت دیده باشید

ساخت عنوان Horizon: Zero Dawn از سال ۲۰۱۱ و بعد از انتشار کیلزون ۳ آغاز شد و در آن زمان ۴۰ ایده مختلف برای ساخت بازی در گوریلا گیمز مطرح بود که به گفته کارگردان بازی، Horizon: Zero Dawn ریسکی ترین آن ها بود. سازندگان بازی پس از تصمیم به ساخت آن، می دانستند که باید از کسانی که سابقه سخت نقش آفرینی های جهان آزاد با کیفیت را دارند نیز در تیم استفاده کنند تا از تجربیات آن ها بهره ببرند و به همین خاطر John Gonzalez که قبلا به عنوان نویسنده اصلی بازی فال آوت نیو وگاس کار کرده بود را به تیم اضافه کردند تا داستان بازی را بنویسد. البته المان های اصلی داستان بازی و شخصیت Aloy از قبل مشخص و ثابت بودند. بعد از اتمام ساخت کیلزون شدوفال در ۲۰۱۳ بود که دیگر کل تیم گوریلا گیمز بر روی هورایزن متمرکز شدند. بازی در کنفرانس سونی در E3 2015 معرفی گردید قرار بود تا اواخر ۲۰۱۶ برای پلی استیشن ۴ منتشر گردد که بعدا این تاریخ به فبریه ۲۰۱۷ تغییر یافت تا سازندگان پولیش بیشتری روی گیم انجام دهند (که اکنون می بینیم چقدر خوب بود که این کار را انجام دادند). بازی پس از معرفی بسیار بازخوردهای عالی را دریافت کرد و در مراسم گیم کریتیک ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ جایزه برترین بازی اوریجینال را کسب کرد. سرانجام در تاریخ ۲۸ فبریه ۲۰۱۷ بازی مورد انتظار Horizon: Zero Dawn به طور انحصاری توسط سونی برای پلی استیشن ۴ منتشر گردید و تمامی انتظاراتی را که از آن می رفت کاملا براورده کرد و نشان داد که با یکی از برترین عناوین نقش افرینی جهان ازاد که تاکنون منتشر شده است طرف هستیم و گوریلا گیمز شروع رویایی و طوفانی را به دنیای بازی های نقش افرینی داشته است. بازی انواع و اقسام نمرات عالی را از سوی منابع معتبر دریافت کرد و از سوی تمامی منتقدان و بازیبازان تحسین شد. وبسایت IGN امتیاز عالی ۹۳، گیم اسپات امتیاز ۹۰ و پولیگان امتیاز ۹۵ را به بازی اختصاص دادند و مراجعی مانند تلگراف و جاینت بمب امتیاز ۱۰۰ را برای هورایزن در نظر گرفتند و نهایتا این بازی با امتیاز متای فوق العاده ۸۸ به کار خود پایان داد. در این مطلب قصد داریم تا به طور کامل به جزییات بخش های مختلف بازی Horizon: Zero Dawn پرداخته و ان را با شما عزیزان تحلیل و بررسی نماییم. اگر علاقمند به کسب اطلاعات بیشتر از این بازی و تصمیم گرفتن برای خرید یا خرید ان هستید! پیشنهاد می کنم در ادامه مطلب نقد و بررسی Horizon: Zero Dawn با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید.

گیم پلی بازی بسیار متنوع و جذاب است و هرگز برای شما خسته کننده نمی شود

بدون هیچ شکی یکی از فوق العاده ترین و جذاب ترین بخش های بازی Horizon: Zero Dawn داستان و روایت بی نظیر و بی نهایت جذاب آن است که البته این کیفیت بالا مانند سایر بخش های این عنوان است. تقریبا در تمامی نقدها و نمرات مختلفی که منتقدان به این بازی اختصاص داده اند یک نکته ثابت است و همگی از داستان و روایت فوق العاده آن به وجد آمده اند. این موضوع یک موفقیت برای دنیای بازی ها به شمار می اید و در حقیقت این موفقیت داستانی Horizon: Zero Dawn یک موفقیت برای "ایده های جدید” است و به سازندگان می گوید که هنوز هم می توان ایده ای جذاب و جدید خلق کرد و بسیار هم موفق شد. از همان ابتدا واضح بود که ایده این بازی یک ایده خاص، بی نظیر، منحصر به فرد و کاملا جدید است اما نمی دانستیم که ایا موفق خواهد بود یا خیر؟ اما حالا بعد از تجربه بازی و مشاهده سایر نظرات و نقدهای مختلف، جواب را می دانیم. در حقیقت در ابتدا و در ظاهر به نظر می رسد ایده بازی همان بحث پایان دنیاست اما سازندگان با خوش فکری هر چه تمام تر ایده پایان دنیا را به نوعی با آغاز دنیا و عصر حجر در هم آمیخته اند. انسان ها در تکنولوژی آنقدر تا انتها رفته اند که دنیا دوباره ریست شده است و همان تکنولوژی باعث شده است تا انسان ها دوباره به کنار رانده شوند و به غارها و زندگی قبیله ای بازگردند و به نوعی عصر حجر دوباره تداعی شود منتها عصر حجری که دنیا یک بار تا پایان رفته و دوباره به آغاز رسیده است. دیدن انواع و اقسام هیولاهای مکانیکی که دقیقا به مانند گونه های مختلف دایناسورها خلق شده اند بسیار جالب و جذاب است و دنیا در زمانی به سر می برد که این هیولاها و ربات ها حاکم مطلق دنیا هستند. اتفاقا شکل و اندازه و … این ربات ها هم درست مانند دایناسورها است که همین موضوع یکی از جذاب ترین نکات بازی است زیرا موضوع خاص و جالبی را سازندگان بازی انتخاب کرده اند که به نوعی کنایه ای است از این که خود انسان بلا را بر سر خود می آورد و به طور کلی انتخاب ایده "عصر حجر در ۱۰۰۰۰ سال اینده با دایناسورهای مکانیکی” ایده ای بسیار یونیک و منحصر به فرد است.

بازی پر است از شخصیت های جذاب که به خوبی پرداخت شده اند

از آنجا که Horizon Zero dawn یک عنوان کاملا جدید است به هیچ وجه قصد نداریم تا زیاد داستان بازی را برای شما عزیزان اسپویل کنیم و تنها به ارائه کلیتی از ان بسنده می کنیم. داستان بازی Horizon Zero dawn در ۱۰۰۰۰ سال آینده اتفاق می افتد که گویی همان ۱۰۰۰۰ سال قبل است. انسان ها از زمین و زندگی عادی و خانه و شهرهایشان طرد شده اند و دوباره مانند عصر حجر روی به زندگی قبیله ای و غارنشینی و زندگی در طبیعت آورده اند. دلیل این موضوع نیز قدرتمند شدن بیش از حد و بسیار زیاد موجودات رباتیکی است که زمانی توسط خود انسان ها خلق شده اند و اکنون زندگی آن ها را نابود کرده اند و مانند زمان دایناسورها بر زمین حکومت می کنند. شما در بازی در نقش دختری به نام Aloy قرار دارید که عضو یکی از قبیله های بومی کوچک است که باید برای بقای خود این موجودات مکانیکی وحشی را شکار کنند تا هم وسایل و لوازم به دست آورند و هم از جان خود در برابر آن ها محافظت کنند.Aloy یک شکارچی جوان است که قصد دارد تا رازهای دنیای قبل از خود و سرنوشت گذشتگان خود را بیابد، دنیایی که مدت هاست توسط ماشین ها و روبات ها به نابودی کشیده شده است. همان طور که می بینید کلیت داستان بازی بسیار جذاب و قدرتمند است و کاملا توانایی این را دارد که شما را به خود جذب کند و تا پایان بازی دنبال خودش بکشاند.

زیبایی برخی از مناظر بازی تقریبا باورنکردنی هستند و نفستان را بند می اورند

این داستان زیبا روایتی زیبا نیز دارد و داستان بازی در طول روند پیشروی در آن همیشه جذاب باقی می ماند و افت نمی کند. سازندگان با قرار دادن وقایع و اتفاقات داستانی جالب و ماموریت های فرعی که خودشان نیز داستان دارند (یاد ویچر ۳ بخیر) کاری کرده اند که بازیباز از یک داستان اصلی عالی و داستان های فرعی کوچکتر سیراب شود و نهایت لذت را ببرد. شخصیت پردازی های بازی نیز فوق العاده عالی انجام شده است و همه افرادی که در بازی با انها برخورد و تعامل داریم، مخصوصا اصلی ترها، بسیار عالی پرداخت شده اند و از عمق کافی برخوردارند. Aloy که دیگر جای خود دارد و بی شک ستاره اصلی داستان بازی است. Aloy مصداق بارز یک کلمه در زبان انگلیسی است که به معنای بسیار سرسخت است و نمی توانیم آن را بیان کنیم (Bad…) ولی معنای نزدیک آن همان "خفن” خودمان است. وی یک شخصیت اصلی سرسخت، قدرتمند، دوست داشتنی، جذاب با رفتاری فوق العاده است که شما را عاشق خودش می کند و از این که در بازی کنترل وی را بر عهده دارید بسیار لذت می برید. وی دختری کاملا فهمیده و زرنگ با ظاهری جذاب است که البته در مبارزات به همان اندازه باهوش و قدرتمند نیز هست. نهایتا در مورد بخش داستان بازی Horizon Zero dawn باید گفت این عنوان یک داستان و روایت بی نظیر، جدید، خاص و منحصر به فرد دارد که کاملا شما را شیفته بازی می کند و برای پیشروی در داستان بازی و گرفتن جواب سوالاتتان لحظه شماری می کنید. تمامی المان های این بخش از شخصیت پردازی گرفته تا داستان های فرعی و … در بالاترین حد کیفیت قرار دارند و اعتبار بالایی به این عنوان بخشیده اند.

هورایزن یکی از نمادها و الگوهای گرافیک در نسل هشتم است

می رسیم به گرافیک و جلوه های بصری. به یکی از بخش هایی که در آن Horizon Zero Dawn یکی از چند بازی برتر تاریخ است. اصلا و ابدا نیاز به توضیح خاصی هم ندارد. ۵ دقیقه بازی را نگاه کنید و در دنیای آن بچرخید و با هیولاهای رباتیک مبارزه کنید آن وقت دیگر نه توضیح فنی می خواهید و نه هنری. بازی در زمینه گرافیک خیره کننده، رویایی و شگفت انگیز است. به حدی زیبا و چشم نواز است که هر بیننده ای را به تحسین وا می دارد و نمی توانید از آن چشم بردارید. طراحی بی نقص دنیای زیبا و وسیع بازی همراه با گرافیک فنی با ثبات و عالی بازی کاری کرده است تا یکی از خوش گرافیک ترین بازی های تاریخ بازی های رایانه ای خلق شود آن هم بدون هیچ گونه باگ و مشکل فنی و .. که شما را آزار دهد. این کیفیت گرافیکی بازی زمان زیادی لازم نداشت تا به وضوح توسط همه مشاهده گردد بلکه از همان دقیقه نخست اولین ویدئویی که از Horizon Zero dawn پخش شد همه را شگفت زده کرد و به معنای واقعی کلمه "زیبا” بود. البته بر خلاف بخش گرافیک و طراحی هنری بازی، قبلا نمی توانستیم با توجه به تریلرها و ویدئوها در مورد گرافیک فنی و موارد مربوط به اجرای بازی با توجه این که آن را تجربه نکرده بودیم صحبت کنیم، زیرا نمی شد از وجود یا عدم وجود مواردی مثل باگ و مشکلات گرافیک فنی مثل افت فریم و … مطمئن بود اما اکنون باید با خوشحالی اعلام کنیم که گرافیک فنی بازی نیز مانند گرافیک هنری ان یک شاهکار است و یکی از برترین های نسل هشتم. هیچ موردی و بهتر است بگویم حتی یک مورد نیز در بازی مواردی مثل باگ و افت فریم حتی در صحنه های عظیم گرافیکی بازی با انواع افکت های سنگین، مشاهده نشد و بازی از ثبات کامل برخوردار است. کیفیت تکسچرها در بازی و سایه زنی و نورپردازی بازی نیز در بالاترین سطح کیفیت ممکن قرار دارند و به راحتی و بدون تعارف می توانیم بگوییم از برترین های نسل ۸ تاکنون است. نورپردازی بازی با توجه به دنیای بزرگ و آخرالزمانی آن بسیار با کیفیت انجام گرفته است و تلالو نور زیبای خورشید بر دایناسورهای غول پیکر فلزی و انعکاس نور از بدن انها که در حال گذر از دنیای بازی هستند شما را به وجد می اورد و قابل تحسین است. با توجه به دنیای عظیم بازی واقعا کار سازندگان در دستیابی به این ثبات گرافیکی و کیفیت طراحی قابل تحسین است و ما را به یاد شاهکارهایی مثل ویچر ۳ می اندازد.

اگر فکر می کنید که مناظری زیباتر و بی نظیرتر از لحاظ گرافیکی تاکنون در نسل هشت دیده اید سخت در اشتباهید

طراحی دنیای بازی بسیار عالی و منطبق با فضا و تم داستانی بازی انجام شده است و حتی رنگ بندی ها و تم قالب این دنیای آخرالزمانی نیز به شما این را القا می کنند که همه چیز تمام است، دیگر راه نجاتی نیست و دنیا دیگر برای نوع بشر نیست و نخواهد بود. زمانی دایناسورها حاکمان مطلق زمین بودند و اکنون نیز ربات های بسیار پیشرفته با شکل و شمایل همان دایناسورها بر زمین حکومت می کنند؛ با این تفاوت که در عصر حجر اصلی، حاکمان زمین توسط پروردگار یکتا خلق شده بودند ولی حاکمان امروزی دنیا (که به واقع یک عصر حجر دیگر است) به دستان خود ما انسان ها خلق شده اند و در نهایت یقه خود ما را گرفته اند و از خانه و زندگی متمدنانه دورمان کرده اند تا راهی غارها و قبیله ها و شکار برای بقا و … شویم. یک دنیای بسیار بزرگ و وسیع برای ماجراجویی که در نهایت زیبایی طراحی شده است و البته با انواع و اقسام مناطق مختلف و متنوع و همچنین تعداد زیاد و متنوعی از ربات های مختلف که به زیبایی و با کیفیت بالا، به مانند گونه های دایناسورها و حیوانات دیگر خلق شده اند. طراحی شخصیت ها در بازی مخصوصا شخصیت اصلی آن یعنی Aloy فوق العاده عالی و با حداکثر جزییات ممکن انجام شده است و در کمتر عنوانی تا به حال این سطح از توجه به جزییات ظاهری در طراحی شخصیت های مختلف بازی را شاهد بوده ایم. تنها کافیست تا به موهای alloy و جزییات وحشتناکی که در طراحی آنها به کار رفته است نگاه کنید و حرکت آنها را زمانی که Aloy مشغول دویدن یا سواری کردن است در باد مشاهده نمایید تا از زیبایی بی نظیر بازی شگفت زده شوید.

سیستم لوتینگ بازی فوق العاده جذاب است

طراحی دشمنان رباتیک و همچنین خلق دنیای عظیم و بی نظیر بازی نیز در بالاترین سطح کیفیت انجام شده اند و شاهد محیطها و مراحلی فوق العاده متنوع و جذاب و همینطور انواع و اقسام هیولاهای رباتیک مختلف در بازی هستیم. سازندگان و طراحان توانمند و خوش فکر بازی در گوریلا گیمز یک "حیات وحش رباتیک” کامل را با بافت ها و پوشش های گیاهی مختلف خلق کرده اند که نقش بسیار زیادی در زیباتر کردن این بازی بر عهده دارند؛ تماشای چندین ربات غول پیکر با فرم ظاهری کاملا شبیه به برونتوزوروس ها که در حال عبور از یک دشت سرسبز و زیبا هستند شما را به وجد می آورد و یا برخورد ناگهانی با یک ربات وحشی با طراحی تیرانوزوروس که به دنبال شکار است ترس و استرس توام با لذت را برای بازیباز به همراه خواهد داشت. بدون شک گرافیک عنوان Horizon Zero dawn یکی از برگ های برنده این بازی است که به وضوح معلوم است سازندگان و طراحان بازی، وقت و تمرکز زیادی را بر روی کیفیت بصری بازی گذاشته اند. بازی Horizon Zero dawn از لحاظ طراحی ظاهری و کارگردانی هنری عنوانی بسیار تحسین شده و فوق العاده با کیفیت و زیباست. در نهایت باید گفت از لحاظ جلوه های بصری چه در قالب فنی و چه از لحاظ هنری، Horizon Zero dawn مصداق بارز "نسل هشتم” و معنای کامل "یک بازی بدون نقص از لحاظ گرافیکی” است و کار سازندگان و طراحان بازی که حالا دیگر میتوان از آنها به عنوان نوابغ این صنعت یاد کرد، بسیار بسیار قابل تحسین است.

باید دشمنان را اسکن کنید و آنها را برای ایتم های مفید از پای در اورید.

قبل از انتشار Horizon Zero dawn تقریبا به طور کامل در مورد المان های گیم پلی و مکانیک های بازی به واسطه ویدئوهای زیادی که از گیم پلی آن شاهد بودیم و اطلاعاتی که سازندگان در اختیار ما قرار داده بودند، آگاهی داشتیم و در حقیقت می دانستیم با چه نوع عنوان اکشن نقش آفرینی جهان ازادی سر و کار داریم. اگر بخواهیم کلی گیم پلی بی نظیر عنوان Horizon Zero dawn را در چند خط بیان کنیم باید گفت "یک عنوان اکشن نقش افرینی با المان های سبک اکشن و شوتر سوم شخص با نقشه ای بسیار بزرگ و دنیایی post-apocalyptic و ازاد برای گشت و گذار که برای بقای خود و مردم خود در آن باید با هیولاهای رباتیک و دشمنان و قبایل انسانی مبارزه کنید و تجهیزات و منابع مختلف جمع اوری کنید و سلاح ها و قابلیت های خود را ارتقا دهید و در همین حین با قبایلی که دوست هستند تعامل داشته باشید و اعتماد آنها را جلب کنید و در داستان های فرعی و ماموریت های جانبی بازی پیشروی کنید و این گونه هم بقای قبیله خود را تضمین نموده و هم برای یافتن پاسخ سوالاتتان در مورد دنیای بازی و تاریخ آن، در روند داستانی و ماموریت های خط اصلی بازی جلو بروید.”

Aloy یکی از بهترین شخصیت های جدیدی است که در بازی های رایانه ای خلق شده و ببی شک کاندید برترین شخصیت جدید سال ۲۰۱۷ خواهد بود

ایده داستانی بسیار زیبا و خاص بازی نه تنها سبب شده است تا این عنوان در بخش داستان و روایت ان بسیار قدرتمند عمل کند بلکه بر روی کلیت بازی و گیم پلی ان نیز تاثیرگذار است و در حقیقت به سازندگان فرصت خلق دو نوع از بازی را در کنار هم داده است. یعنی دنیایی که از نظر تکنولوژی بسیار پیشرفته است و دست سازندگان برای خلق دستگاه ها و لوازم مجهز و پیشرفته باز است و از طرفی ولی زندگی، به شکل عصر حجر است و پوشش انسان ها و سبک زندگی انها و … کاملا مانند دوران اغاز زمین است که این نیز به سازندگان اجازه خلق قبایل مختلف و پوشش های قدیمی زیبا و شکار برای بقا و … را داده است. این مسئله باعث ایجاد یک تضاد فوق العاده عالی و جذاب شده است که در هیچ عنوان دیگری تا کنون در "تاریخ بازی های رایانه ای” چنین تضادی را در دنیای بازی ندیده ایم و همین موضوع Horizon: Zero Dawn را تبدیل به یکی از خاص ترین عناوین سال جاری میلادی حتی از لحاظ گیم پلی و دنیای خلق شده در بازی کرده است. خالقان Killzone با پای گذاشتن به دنیای سبک اکشن نقش آفرینی سوم شخص جهان ازاد که هیچ ربطی به شوتر اول شخص که تخصص ان ها بود، ندارد، ریسک بزرگی را متحمل شدند اما اکنون باید اعتراف کنیم که آنها به مانند سبک شوتر اول شخص، در اکشن نقش افرینی نیز علامت و امضای با کیفیت خود را بر جای گذاشته و یکی دیگر از برترین فرنچایزهای انحصاری سونی را خلق کرده اند. ایده ساخت بازی بسیار الهام بخش و تحسین برانگیز است و سبک اکشن و شوتر سوم شخص را با دنیای ازاد، گشت و گذار، اکتشاف و در کل، با المان های نقش آفرینی ترکیب کرده است.

یک بازی لذتبخش، هیجان انگیز و در نهایت زیبایی

شما در مبارزات بازی و در شرایط مختلف می توانید از انواع تله ها، تیر و کمان و مواد منفجره استفاده کنید و تجهیزات Aloy با گشت و گذار و اکتشاف بیشتر شما در دنیای بازی قوی تر و متنوع تر می شوند. انواع و اقسام تیرهای مختلف با کارایی های گوناگون برای تیرکمان بی نظیری که در اختیار دارید، موجود هستند و بسته به شرایط مختلف باید از هر کدام از این تیرهای خاص استفاده کنید. بدون شک تیرکمان Aloy در این عنوان جزو برترین و کارامدترین تیروکمان هایی است که تاکنون در بازی های رایانه ای دیده ایم (اگر نگوییم برترین است). شما می توانید آزادانه بین ماموریت های مختلف بازی در دنیای زیبای آن به گشت و گذار بپردازید و می توانید با شخصیت های غیر قابل بازی و قبیله های همسایه صحبت کنید و ماموریت جانبی دریافت نمایید. همچنین Horizon Zero dawn از سیستم آب و هوای کاملا داینامیک بهره مند است و چرخه شب و روز نیز در بازی وجود خواهد داشت. شما می توانید با استفاده محیط بازی از المان های مخفی کاری آن نیز استفاده کنید و مثلا در لابه لای علف های بلند پنهان شوید و ناگهان دشمن را غافلگیر کرده و با یک ضربه کار او را بسازید.

نمی دانید که چه مبارزاتی در انتظارتان است.

Horizon Zero Dawn در حقیقت شبیه به یک شوتر سوم شخص است که اضافات بسیار جذاب و لذتبخشی به آن اضافه شده اند و این اضافات همان المان های نقش آفرینی هستند. نکته جالب در مبارزات بازی، آن است که قطعات بدن ربات های موجود در بازی و دشمنان شما، مثلا یک توپ لیزری که در بدن یک ربات بزرگ قرار دارد، برای شما قابل استفاده هستند و می توانید با جدا کردن آن ها از بدن دشمنان این سلاح ها را بر علیه خود آن ها استفاده کنید که این امر مخصوصا در مبارزه با دشمنان غول پیکر و دشوارتر بازی بسیار حیاتی است. همچنین بعد از شکست دشمنان باید از آنها آیتم های ساخت و ساز و تجهیزات جدید به دست آورید که این نیز یک مسئله حیاتی برای بقا و آداپته شدن با این دنیای بی رحم است. در زمینه گیم پلی بازی یکی دو مشکل ریز وجود دارد که در حقیقت تنها مشکلات کل بخش های بازی هستند و دلیل امتیازی که از بازی کسر شده است نیز همین یکی دو مورد ریز هستند. دذر زمینه هوش مصنوعی بازی بسیار خوب عمل کرده است اما باز هم نهایتا شاهد یک هوش مصنوعی بی نقص نیستیم و گاها شاهد رفتارهای عجیبی خواهید بود. همچنین رابط کاربری بازی در برخی مواقع اعصاب خرد کن می شود و حس می کنید که می توانست بسیار کارامدتر طراحی شود. همینطور به عقیده بنده روند رشد و ارتقا و پیشروی در درخت مهارت های بازی زیادی سریع است و می توانست کندتر باشد تا ارزش هر ارتقا بیشتر معلوم گردد. هر چند که نمی توان این را به عنوان یک ضعف قلمداد کرد. تمام مشکلاتی که در بخش گیم پلی بازی و در کل بازی Horizon Zero Dawn وجود دارند همین یکی دو مورد ریز هستند و بس.

برخی از دشمنان ده ها برابر از شما بزرگتر هستند و در برابر آنها بسیار ریز هستید. شکست انها بسیار لذتبخش است.

Aloy می تواند با روشی مانند هک کردن برخی از گونه های ربات های موجود در بازی را رام کرده و از آن ها به عنوان وسیله نقلیه برای گشت و گذار در دنیای بزرگ بازی استفاده نماید. همچنین Aloy می تواند با NPC هایی که در بخش های مختلف نقشه بازی پراکنده هستند ارتباط بر قرار نموده و اطلاعات بیشتری را در مورد افسانه ها و روایات قومی بازی کسب کرده و ماموریت های جدیدی را نیز دریافت نماید. بازی از ماموریت های فرعی بسیار جذابی بهره می برد که هر کدام متنوع و عالی هستند و هرگز حال و هوای تکرار یک کار بیهوده برای بارها و بارها را به شما نمی دهند و کاملا شما را راضی نگاه می دارند. طی مکالمه با این شخصیت ها شما به دیالوگ های مختلف دسترسی دارید که انتخاب هر کدام از آن ها که در حقیقت نشان دهنده نوع نگاه شما به دنیای این بازی است، نوع نگاه دنیای بازی به شما را نیز تغییر داده و کارهایی که در آینده انجام می دهید را رقم می زنند. قبل از انتشار بازی همه می دانستیم که ایده این عنوان بسیار عالی و جاه طلبانه است اما این نگرانی وجود داشت که ایا گوریلا گیمز می تواند این ایده را به طور کامل و به همان عالی که به نظر می رسد در گیم پلی و دنیای بازی نیز پیاده کند یا خیر؟ حالا وقت جواب قطعی به این سوال است. صد درصد همین طور است. گیم پلی Horizon Zero Dawn فوق العاده عالی، جذاب و لذت بخش است و کاملا با داستان بازی و دنیای آن در هم تنیده شده اند تا یک ترکیب کامل در سبک نقش آفرینی جهان ازاد به وجود بیاید. گیم پلی Horizon Zero Dawn را بسیاری از شرکت هایی که سال هاست نقش آفرینی می سازند نیز هنوز نتوانسته اند به این کاملی پیاده کنند و به حدی مبارزات و ماموریت های بازی عالی است که حتی لحظه ای نیز فکر خسته شدن و تکراری شدن گیم پلی به شما دست نمی دهد. گیم پلی Horizon Zero Dawn لایق یک شاهکار است، لایق Horizon Zero Dawn.

بازی پر است از صحنه های جذاب و هیجان انگیز.. سطح توجه به جزییات در بازی شگفت انگیز است

در زمینه صداگذاری و موسیقی نیز مانند سایر بخش های بازی، سازندگان خساست به خرج داده اند و هیچ چیزی برای ما نگذاشته اند که بتوانیم ذره ای از آن ایراد بگیریم! صداگذاری بازی جزو بهترین های نسل هشتم تاکنون محسوب می شود که البته این موضوع از قبل نیز مشخص بود. زیرا با صداگذاری که تاکنون در عناوین کیلزون از گوریلا گیمز دیده بودیم می دانستیم که در بازی نسل هشتمی و جدیدشان نیز شاهد بالاترین کیفیت صداگذاری در بازی هستیم. بازی چه در زمینه صداگاری محیطی و چه صداگذاری و اجرای شخصیت ها (مخصوصا Aloy) و همچنین انطباق حرکات لب و صورت هنگام حرف زدن شخصیت ها کاملا بی نقص عمل کرده است و اوج لذت را به شما منتقل می کند. ساندترک بازی توسط Joris de Man و Niels van der Leestساخته شده است و وکال اصلی ساندترک این عنوان نیز خانم Julie Elven می باشد که به واقع همگی کار خود را در زمینه موسیقی بازی به نحو احسن انجام داده اند. تم اصلی ساندترک بازی نیز بسیار زیبا و شندنی کار شده است و از شنیدن ان لذت خواهید برد. موسیقی بازی کاملا برای دنیای Horizon Zero Dawn ساخته شده است و به وضوح با حال و هوای این عنوان همخوانی دارد و شاهد قطعاتی کاملا مناسب و منطبق با شرایط مختلف بازی هستیم. همانطور که مشخص است Horizon Zero Dawn در بخش صداگذاری و موسیقی نیز نه تنها مشکلی ندارد بلکه این بخش یکی از نقاط قوت بسیار پرتعداد بازی نیز محسوب می شود.

باید اعتراف کنم در طول این سالها و با صدها عنوان نقش افرینی بی نظیری که تجربه کرده ام نزدیک تر ین تجربه ای که به اندازه ویچر ۳ لذت بخش باشد برای من همین شاهکار Horizon Zero Dawn بوده است. عنوانی که وقتی در حال بازی کردن آن هستید آرزو می کنید که کا هیچ وقت تمام نشود.

خیلی از ما شدیدا انتظار Horizon Zero Dawn را می کشیدیم و شاید این انتظار برای شخصی مثل من که این عنوان، مورد انتظارترین بازی سال ۲۰۱۷ برایم محسوب می شد، این انتظار سخت تر نیز بود. از همان لحظه معرفی بازی حسی خیلی خوب به بازی داشتم و می دانستم که فوق العاده عمل خواهد کرد اما نمی توانم دروغ بگویم که مقداری نگرانی نیز داشتم که نکند گوریلا گیمز به خاطر عدم تجربه در این سبک، نتواند این ایده بزرگ و جاه طلبانه ای که در سر دارد را به درستی در بازی پیاده کند و در پیکره آن حل نماید. حالا تمام نگرانی ها برطرف شده است و با خیال راحت می گوییم "Horizon Zero Dawn یک شاهکار بی نظیر و شروع رویایی یک فرنچایز انحصاری بزرگ برای سونی است.” گوریلا گیمز تا به امروز یک سازنده بسیار توانمند در دنیای بازی ها محسوب می شد اما بعد از Horizon Zero Dawn آن ها دیگر جزو بهترین ها نیستند بلکه جزو نوابغ این صنعت به حساب می آیند که قادر هستند در اولین تجربه بازیسازیشان در یک سبک جدید، عنوانی با کیفیت Horizon Zero Dawn را بسازند. حالا تمام دنیا یکصدا گوریلا گیمز را تحسین می کنند و سونی نیز بیش از پیش قدر این استودیوی توانمندش را خواهد دانست. زمانی که سازندگان عنوانی مانند ویچر ۳ که یک شاهکار بی تکرار در دنیای بازی هاست و برای بنده برترین بازی تاریخ محسوب می شود، پیام تبریک مستقیم به گوریلا گیمز می فرستند و تصویر گرگ سفید افسانه ای یعنی گرالت را در کنار Aloy قرار می دهند یعنی Horizon Zero Dawn آن قدر عالی عمل کرده است که سازندگان ویچر ۳ را نیز تحت تاثیر قرار داده است و به واقع باید اعتراف کنم در طول این سالها و با صدها عنوان نقش افرینی بی نظیری که تجربه کرده ام نزدیک تر ین تجربه ای که به اندازه ویچر ۳ لذت بخش باشد برای من همین شاهکار Horizon Zero Dawn بوده است. عنوانی که وقتی در حال بازی کردن آن هستید آرزو می کنید که کا هیچ وقت تمام نشود.

زمانی که سازندگان عنوانی مانند ویچر ۳ که یک شاهکار بی تکرار در دنیای بازی هاست و برای بنده برترین بازی تاریخ محسوب می شود، پیام تبریک مستقیم به گوریلا گیمز می فرستند و تصویر گرگ سفید افسانه ای یعنی گرالت را در کنار Aloy قرار می دهند یعنی Horizon Zero Dawn آن قدر عالی عمل کرده است که سازندگان ویچر ۳ را نیز تحت تاثیر قرار داده است

خیلی کم پیش می آید که سازندگان یک بازی در مسیر ساخت عنوان خود برای بالا بردن و با کیفیت تر کردن برخی بخش های بازی، قسمت هایی دیگر را قربانی نکنند و تمرکز آنها بر روی برخی بخش ها کمتر نشود. مثلا تمرکز بیشتر بر روی گیم پلی شاید سازندگان را از برخی موارد گرافیکی بازی غافل کند مخصوصا در بازی های بسیار بزرگ که انتظارات از آنها خیلی بالاست اما اکنون در نسل هشتم یک استثنا بزرگ برای این مورد داریم. Horizon Zero Dawn عنوانی بی نقص و بسیار بسیار کم نقص در تمام زمینه هاست. عنوانی که سازندگان آن در تک تک بخش های آن، کیفیت را به بالاترین حد ممکن رسانده اند و در حقیقت دیگر با کیفیت تر از این ممکن نیست. Horizon Zero Dawn ترکیبی بسیار لذتبخش از تمامی المان هایی است که یک عنوان اکشن نقش آفرینی جهان آزاد که در سطح یک شاهکار است، باید داشته باشد و داستانی فوق العاده و روایتی جذاب، شخصیت پردازی عالی و شخصیت اصلی دوست داشتنی، جلوه های بصری خارق العاده، دنیای عظیم و وسیع با عمق بسیار زیاد و کلی فعالیت مختلف برای انجام دادن، مبارزات فوق العاده عالی، سیستم لوتینگ و جمع آوری منابع و ارتقای فوق العاده لذتبخش، صداگذاری و موسیقی عالی، همه در Horizon Zero Dawn وجود دارند و از آن مهم تر این که همه این المان ها در یک پیکره کاملا در هم تنیده شده اند و نمی توان آن ها را از هم جدا کرد زیرا که آن ها با هم یکدیگر را بهتر می کنند و یک نقش افرینی بی نظیر می سازند. همیشه در انتهای مقالات نقد و بررسی با توجه به کیفیت بازی، تجربه کردن یا نکردن آن را توصیه می کنیم اما در مورد Horizon Zero Dawn نیازی به توصیه نیست و نمی توانم درک کنم کسی پلی استیشن ۴ داشته باشد و با هر نوع سلیقه ای چنین بازی انحصاری را از دست بدهد. اگر بخواهید از امروز تا پایان عید نوروز ۱۳۹۶ با یک بازی زندگی بگذرانید و یا قصد دارید تا برای بازی کردن چندین ساعته هر روزه در عید یک بازی را انتخاب کنید (البته Nioh نیز فراموش نشود)، حتی ذره ای شک نکنید که عید نوروز ۱۳۹۶ متعلق به Horizon Zero Dawn است و بس، البته اگر پلی استیشن ۴ داشته باشید….



منبع : گیمفا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
فیلم
جدیدترین اخبار