کد خبر: ۶۰۲۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۱ - ۲۳ آذر ۱۳۹۵ - 2016 December 13
انسانی که تجربه فرهنگی استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات را داشته باشد با انسانی که تجربه فرهنگی آن را نداشته باشد، متفاوت است و یک انسان توانمندتری است.
به گزارش آی تابناک:برای سیر تاریخ بشری از آغاز مدنیت تاکنون دوره‌های مشخصی تعیین شده است که با توجه به ظهور عصر اطلاعات، شاید نظریه امواج سه گانه الوین تافلر از همه مناسب‌تر باشد.

بر پايه نظريه مزبور، موج اول عبور از غارنشيني به دوره كشاورزي و موج دوم گذر از كشاورزي به دوره انقلاب صنعتي در قرن هیجدهم ميلادي و موج سوم ورود به دوره فراصنعتي و يا موج اطلاعات بوده و از سالهاي اول دهه هشتاد ميلادي شروع شده است. در هر یک از این دوره ها، بشر اقدام به ابداع ابزارها و وسایلی کرده است که بتواند به او در تسلط بر طبیعت کمک کند. از ابزارهای سنگی تا چوبی و آهنی که به تدریج بشر از آنها استفاده کرده است. این روند ادامه داشته است تا آنجا که هوشمندی بشر کاملتر شده است و به ابزارهای الکترونیک و در ادامه ابزارهای هوشمند رسیده است. روند تکامل ابزارها نوعی تکامل هوشمندی ذهن بشر را نیز نشان می دهد. تکامل ابزارها امروزه به ابزارهای پیشرفته در حوزه های فوق پیشرفته مثل فناوری های نانو، زیستی، شناختی و فناوری اطلاعات و ارتباطات رسیده است.

روند تکامل ابزارهای ساخته شده توسط بشر را می توان به دو دسته تواناساز (Enabler) و توانمندساز (Empowerment) تقسیم کرد: ابزارهایی که بشر اولیه تا قرن بیستم ابداع کرده و او را در مهار طبیعت توانا ساخته و ابزارهایی مانند پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات که در اواخر قرن بیستم و بیست و یکم، بشر را توانمند ساخته است. این دو واژه هر چند شباهت هایی دارند اما تفاوت های زیادی نیز با هم دارند. می توان این تفاوت را با ذکر مثال هایی نشان داد.

فناوری اطلاعات و ارتباطات تنها ابزار تواناساز صرف نیست، توانمندسازی هم علاوه بر تواناسازی دارد. انسانی که از فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده می کند یا این فناوری بخشی از زندگی او می‌شود انسانی نیست که فقط فضای واقعی او بسط یافته باشد، بلکه یک توسعه مرکب است و این باعث می‌شود که انسان با کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات نه فقط توانا شود بلکه توانمند شود. به طور مثال در تواناسازی وقتی شما به طور مثال ابزار چکش را از انسان بگیرید، بر می‌گردد به انسان بدون ابزار. ولی انسانی که تجربه زیست با فناوری اطلاعات و ارتباطات را داشته باشد، وقتی این فناوری را کنار می گذارد، بر نمی‌گردد به انسان قبلی که این فناوری را تجربه نکرده، بلکه انسان توانمندی است و یک انسان عروج کرده به جای دیگر است. این انسان، انسان متفاوتی است. مثال دیگر می‌توان بحث شبیه سازی (simulation) را مطرح کرد. در جایی که با استفاده از شبیه سازی یک انسان یاد می‌گیرد که کار خلبانی انجام دهد و یا ناخدای کشتی شود در حالی که هیچ گاه در فضای واقعی هواپیما و یا کشتی را تجربه نکرده است، ولی انسان ابتدایی نیز نیست. این را می‌توان به حوزه فرهنگی نیز تعمیم داد. انسانی که تجربه فرهنگی استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات را داشته باشد با انسانی که تجربه فرهنگی آن را نداشته باشد، متفاوت است و یک انسان توانمندتری است.

از طرف دیگر فناوري اطلاعات و ارتباطات به عنوان ابزار محاسباتی و اداری وارد بازار شد و از اواخر دهه هشتاد میلادی با توسعه صنعت دیجیتال (سخت‌افزار و نرم‌افزار) روزبروز نقش فاوا در عرصه‌های متفاوت زندگی افزایش یافت. فاوا در عصر فراصنعتي جنبه ابزاري و تواناساز یافته و مولد جامعه اطلاعاتي و شبكه‌اي گرديد. ولي در فرايند جامعه اطلاعاتي نقش ابزاري فاوا از طریق ایجاد نظام‌های ارتباطی (تحت شبکه) و اطلاعاتی - سرگرمی (تحت رسانه‌های تعاملی) و خدماتی (تحت عناوین دولت الکترونیکی، تجارت الکترونیکی و سلامت الکترونیکی و یادگیری الکترونیکی و...) مبدل به نقش ايجاد توانمندي گرديد. بنحوي كه فراتر از ابزار، روش‌هاي علمي را تغيير داده است و حوزه‌هاي جديد توليد معرفت و حكمت و دانايي پيامد جامعه اطلاعاتي و نقش ابزاري فاوا مي‌باشند. این توانمندی هم افزا متناسب با سواد دیجیتالی، زیرساخت‌های ارتباطی، و ویژگی‌های اجتماعی و فرهنگی کارکرد دارد.

بنابراین در حوزه سیاست‌گذاری در این فضا، سیاست‌گذاری از جنس ابزار تواناساز نیست و سیاست‌هایی که به دنبال محدودسازی بخش‌هایی از این فضا است، نمی‌تواند در این حوزه پاسخ‌گوی مناسب در سیاست‌گذاری باشد.

دکتر سید ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورایعالی و رئیس مرکز ملی فضای مجازی کشور

منبع: خبرآنلاین

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
فیلم
جدیدترین اخبار