مهمترین بخشی که باید در تمامی مدل‌های گوشی تاشو اصلاح شود، قیمت گزاف آن‌هاست. کاربران پذیرفته‌اند که گوشی تاشو تکنولوژی جدید و گران‌قیمت دارند، ولی نمی‌توانند به هیچ عنوان این را بپذیرند که چرا گوشی ۲ هزار دلاری یا حتی ۱۵۰۰ دلاری باید در عرض یک سال نابود شود. در نتیجه اولین انتظارمان از شرکت‌هایی نظیر سامسونگ و موتورولا این است که در ازای قیمت‌های بالای درخواستی خود، کیفیت ساخت و مقاومت گوشی را نیز بالا ببرند.
موضوع دیگر اینجاست که تجربه نشان می‌دهد کاربران علاقه بیشتری به فرم فاکتور گوشی هوشمند دارند. در نتیجه امثال گلکسی فولد و هواوی میت X از محبوبیت کمتری نسبت به موتورولا ریزر و گلکسی زد فلیپ برخوردارند. عرضه محدود آن‌ها را نیز در نظر بگیرید که مزید بر علت می‌شود. در نتیجه گوشی تاشوی اینچنینی، در آینده این صنعت جذاب جایی نخواهد داشت. از طرفی اما به موتورولا ریزر بر می‌خوریم.
این گوشی برخلاف گلکسی فولد، فرم فاکتور یک گوشی هوشمند را برای خود برگزیده و خبری از نمایشگرهای بزرگ نیست. البته نمایشگر به کار رفته در این گوشی در حالت باز به خوبی با همتایان «معمولی‌تر» خود رقابت می‌کند، اما نه در جبهه کیفیت و مقاومت. موتورولا این شانس را داشت تا با تکیه بر حس نوستالژیک کاربران، شروع قدرتمندی را در بازار این گوشی‌ها تجربه کند، اما سخت‌افزار ضعیف، در کنار دوربین (بله یک دوربین) ضعیف‌تر و باتری ضعیف‌تر از دوربین ضعیف، نه تنها بر موج نوستالژی کاربران سوار نشد، میراثی هم که از موتورولا ریزر اورجینال باقی‌مانده بود هم نابود کرد. (کافیست به بررسی‌های این گوشی نگاهی بیندازید تا ضعیف بودن آن را بهتر بپذیرید)
در ظرف مقابل، سامسونگ توانست از مشکلات گلکسی فولد درس بگیرد و گجتی کامل‌تر و پخته تر را به بازار عرضه کند. از همین رو یکی از دلایلی که ممکن است کاربران را ترغیب به استفاده از گلکسی زد فلیپ و نمونه‌های مشابه موفق آن (نه موتورولا ریزر) کند، فضای کمی است که این نوع از گوشی‌ها اشغال می‌کنند. به نظر می‌رسد اشغال فضای کمتر برای کاربران امری مهم تر از ضخامت گوشی است. آن‌ها این را پذیرفته‌اند که گوشی‌های تاشو در کل فضای کمتری اشغال می‌کنند ولی در عین حال، ممکن است ضخامت بیشتری داشته باشند.
همچنین فرم فاکتور گلکسی زد فلیپ به کاربران این اجازه را می‌دهد که در کل گوشی هوشمند کوچک‌تری داشته باشند و در این راه از نمایشگر بزرگ و باکیفیت نیز محروم نشوند. این فرم فاکتور به کاربران اجازه می‌دهد که حس بهتری نسبت به گوشی خود داشته باشند و دیدن گوشی در حالت بسته و بلا استفاده شاید کمی ما را به استفاده کمتر از آن‌ها ترغیب کند. البته نمی‌توان کتمان کرد که باز و بسته کردن و شنیدن صدای بسته شدن گوشی تاشو، لذت بخش است.
به همین دلایل است که می گوییم باید شانس دیگری به گوشی تاشو داد. زیرا این گوشی‌ها قدرت انتخاب را در اختیار کاربران قرار می‌دهد: انتخابی که اکنون وجود ندارد. شما به عنوان یک کاربر تنها می‌توانید میان گوشی‌های اندرویدی و آیفون انتخاب کنید. این را هم فراموش نکنید که همه این گوشی‌ها تقریبا یک شکل بوده و تفاوت آن چنانی در طراحی آن‌ها دیده نمی‌شود.
اما چه اشکالی دارد که بتوانیم در دنیای گوشی‌های اندرویدی، انتخابی بیشتری داشته باشیم؟ گوشی تاشو می‌تواند این انتخاب را در اختیارمان بگذارد؛ البته به شرطی که همه از شیشه استفاده کنند و در نهایت قیمت گوشی‌های خود را کاهش دهند.
