با این حال، قطر این حلقه ۱۲۰ هزار سال نوری برآورد شده و قطر کره هم چیزی در حدود ۲۴ هزار سال نوری بدست آمده. نکته جالب توجه این است که این فواصل همگی با کهکشان راه شیری برابری میکنند. یعنی قطر کهکشان ما هم در حدود همین ۱۲۰ هزار سال نوری است. با این حال فضای خالی بین هسته مرکزی و حلقه بیرونی، باعث میشود تا دانشمندان فرض کنند بخشی از این کهکشان از بین رفته یا از آن جدا شده است.
اما سوال اصلی اینجاست که اصلا این گونه کهکشانهای حلقهای چگونه تشکیل میگیرند؟ برای این سوال دو فرضیه مجزا وجود دارد. اولین فرضیه مربوط به اختر شناسی به نام گراهام دوسکوخ (Graham Doskoch) است که میگوید:
کهکشان Hoag's Object در ابتدا یک سیاره بسته بوده که پس از مدتی ناپایدار میشود. به مرور زمان این ناپایداری باعث میشود تا هسته مرکزی آن از بین برود.
اما نقض این فرضیه اینجاست که برای رخ دادن چیزی که اقای دوسکوخ میگوید، باید هسته کهکشان به صورت دیسک باشد، اما این جا به خوبی میبینیم که هسته این کهکشان کروی شکل است.
اما فرضیه دوم میگوید:
دو کهکشان به هم دیگر نزدیک شده و باعث به وجود آمدن چنین چیزی شدهاند. این فرضیه توضیح میدهد که دو کهکشان به هم نزدیک شداند ولی نه آن قدر نزدیک که با هم ادغام شوند یا برخورد کنند. از همین رو ممکن است که ماده از کهکشانی به دیگری منتقل شود.
اما اگر چنین چیزی در کهکشان Hoag's Object رخ میداد، ردپا و نشانگر آن قابل مشاهده میبود. یکی از این نشانگرها، کشیدگی ماده به یک سو است که در اینجا دیده نمیشود. البته ممکن است که این اتفاقات میلیاردها سال پیش رخ داده و در طی این همه سال، نشانگرهای چنین اتفاقی به کلی ناپدید شده باشند.
با این حال دیدن کهکشان حلقهای شکل هیچ گاه خالی از لطف نبوده و هر اتفاقی که افتاده باشد، نتیجه آن پدید آمدن کهکشان Hoag's Object بوده است.
منبع : دیجیاتو