به گزارش آی تابناک : مجموعه سامانتل یکی از برندهای تحت مدیریت شرکت «کیش سل پارس» است که از اجتماع یک گروه بانکی و گروه دیگری که خدمات ICT ارائه میدهند تشکیل شده است. گروه بانکی شامل بانک سامان است و علاوه بر آن، شرکت «اندوخته سازان فردا» و «شرکت پرداخت الکترونیک سامان کیش» ومجموعه دوم شامل شرکت اندیشه نگار پارس وگروه سرمایه گذاری اندیشه نگار پارس قشم هستند که در زمینه های تامین تجهیزات وهمچنین دیتا سنتر ونرم افزار در کشور فعالیت دارند.
در زمینه فعالیت های سامانتل خبرنگار تجارتنیوز گفتوگویی با سید هوشنگ مرتضوی مدیر عامل سامانتل داشته است. متن مصاحبه را با هم میخوانیم:
*جناب آقای مرتضوی لطفا درباره سابقه سامانتل و برنامههای آینده توضیح دهید؟
شرکت کیش سل پارس با برند سامانتل سابقهای حدودا ۱۰ ساله در زمینه ICT دارد که پس از فراخوان سازمان تنظیم مقررات برای آغاز به کار اپراتورهای MVNO، در ساختار سهامدارانش تغییراتی داد و برای فعالیت در این حوزه وارد کار شد.
سامانتل علاوه بر این، به عنوان اولین اپراتوری که موافقت اصولی اپراتوری MVNO را دریافت کرد توانست اولین پروانه در این زمینه را از سازمان تنظیم مقررات وارتباطات رادیویی اخذ و نسبت به ارائه اولین سیم کارتهای MVNO با رند ترین شماره ها در سطح کشور، فعالیت خود را آغاز کند.
سامانتل در حال حاضر برنامه میان مدتی هم دارد و آن اینکه مجوز servcoرا اخذ کند و به این ترتیب به حوزه فعالیت سرویس های تلفن ثابت و خدمات ارزشافزوده روی خطوط تلفن ثابت هم ورود میکند.
علاوه بر این، طبق برنامهها، بنا داریم سبد سرویس و خدمات را هم کامل کنیم و در سال آینده خدمات مبتنی بر سیستمهای ماهوارهای را هم به مشتریان سامانتل ارائه کنیم. این به معنی آن است که ما از تمام ابزارهای خدمات رسانی در قالب یک شرکت ICT استفاده خواهیم کرد و تسهیلات لازم را متناسب با پیشرفت تکنولوژی روز به مردم ارائه بدهیم.
* منظور از اپراتورهای MVNO چیست و به نظر شما آیا استفاده از لفظ «اپراتور مجازی» برای این قبیل اپراتورها مناسب است؟
عبارت مجازی از نظر من چندان مناسب نیست، چرا که ذهنیت ما از مجازی متفاوت از چیزی است که عامه مردم در نظر میگیرند. تفاوت اپراتورهای MVNO با اپراتورهای اصلی فقط در شبکه دسترسی آنها است، چرا که تمام امکاناتی که یک اپراتور باید داشته باشد در اپراتورهای MVNO هم وجود دارد و تنها نکته این است که اپراتورهای اصلی دسترسیهای لازم برای استفاده از شبکه خود را به صورت اجاره در اختیاراپراتورهای MVNO قرار می دهند.
اپراتورهای اصلی که در زمان گذشته فرکانس را دریافت کردهاند موظفاند فضای ارتباطی روی این فرکانس را به اپراتورهای MVNO اجاره دهند.
علت این موضوع هم آن است که برای ایجاد «بی تی اس» و ایجاد شبکه دسترسی نیاز به فرکانس هست و فرکانس از نظر من یک ثروت ملی است که به خاطر محدودیتهای پهنای باند امکان اینکه به همه متقاضیان مجوز فرکانس داده شود، وجود ندارد.
*در واقع اعطای فرکانس در اختیار دولت است و یک حق حاکمیتی است…
بله، میشود گفت یک حق حاکمیتی است و البته شرکتهایی که قبل از سایرین این فرکانس را اجاره کردهاند و از لحاظ قانونی هم محدودیت زمانی دارند، همان اپراتورهایی هستند که ما با نام اپراتورهای «اصلی» از آن ها نام می بریم. این اپراتورها میتوانند در صورت مناسب بودن عملکردشان مدت زمان مجوز فرکانس را تمدید کنند.
واقعیت این است که فرکانس یک ثروت ملی است و از آنجا که هر چیز ملی متعلق به عام است، این اپراتورها باید از این ثروت ملی در جهت ارائه خدمات به همه استفاده کنند. به این ترتیب جایگاه اپراتورهای مجازی مشخص میشود.
اپراتورهای مجازی در واقع ارائهدهنده سرویسهای خاص در بخشهای خاص هستند ولی به فرکانس دسترسی ندارند. به این ترتیب، اپراتورهای اصلی که در زمان گذشته فرکانس را دریافت کردهاند موظفاند فضای ارتباطی روی این فرکانس را به اپراتورهای MVNO اجاره دهند.
فرکانس در اختیار اپراتورهایی هست که ملزم به ایجاد زیرساخت شبکه هستند و سایرین باید روی این زیرساختها سرویس ارائه دهند؛ و این فلسفه وجودی اپراتورهای مجازی است.
مشابه وظیفه و حق حاکمیتی که به شرکت ارتباطات زیرساخت داده شده وکلیه اپراتورهای ثابت وسیار حق دارند از شبکه بین شهری وبین الملل ایجاد شده توسط شرکت زیر ساخت استفاده کنند اپراتورهای اصلی موبایل وثابت هم به دلیل اینکه این فرکانس ویا امکانات زیر ساختی به دست آنها به امانت داده شده است، وظیفهای حاکمیتی جهت ارائه سرویس های زیر ساختی خاص دارند. به این معنی که باید برخی سرویسهای دسترسی را به دیگر اپراتورها از جمله MVNO ها و «service provider» اجاره بدهند و درآمد آنها با خود سهیم شوند.
به همین دلیل است که من ترجیح میدهم به این اپراتورهای دسته دوم، «اپراتور مجازی» نگویم، بلکه آنها را «اپراتورهای نوین» نامگذاری کنم. اپراتورهای نوین فعالیت خاصی را انجام میدهند و مانند همه اپراتورهای ثابت یا همراه که زیرساختِ اصلی خود در بین شهری و بینالمللی از زیر ساخت می گیرند اپراتورها نوین هم این امکانات را از زیر ساخت واپراتورهای ثابت وسیار اجاره می کنند.
*در واقع شرکتهای اپراتور اصلی از شما خرید خدمت میکنند یا به نوعی وظایف خود را برونسپاری میکنند؟
نه، در واقع به ما سرویس اجاره میدهند. ما بر روی شبکه دسترسی آنها برخی امکانات مخابراتی و امکانات ICT ایجاد میکنیم. حال که ما سرویس را ایجاد کردیم، باید بستری وجود داشته باشد که آن را به دست مشتری برساند. این موج همان شبکهای است که ما از اپراتورها اجاره میکنیم.
*در حال حاضر تعداد شرکتهایی که فعالیتی مشابه شما انجام میدهند محدود است؟
تا به امروز ۶ مجوز اعطا شده که با احتساب سامانتل، جمعا ۳ مورد از این مجوزها عملیاتی شده و من در مورد عملیاتی شدن ۳ مورد دیگر چیزی نشنیدهام.
*آیا سامانتل برای ورود به بحث زیرساختی برنامهای دارد، یعنی آیا تمایل دارد به اپراتور مرتبه اول تبدیل شود و زیرساخت مخابراتی داشته باشد؟
میتوان گفت که با توجه به محدودیتی که در مورد فرکانس وجود دارد، احتمال اینکه مجوز جدیدی برای ایجاد اپراتور ندهند زیاد است و اگر هم مجوزی داده شود، شاید تنها یک اپراتور بتواند این فرکانس را از آنِ خود کند. البته ما علاقمند هستیم که اگر چنین اتفاقی افتاد، نامزد گرفتن این فرکانس باشیم و ساختار خودمان را ایجاد کنیم. در این صورت قادر خواهیم بود که با زیر ساخت هایی که در بخش سویچ وکر ایجاد کرده ایم وارد این بخش از خدمات هم بشویم.
در حال حاضر اپراتورها برای خدمت به مردم به اندازه کافی ظرفیت دارند و شاید لزومی وجود نداشته باشد که سرمایهگذاری مجددی در این زمینه صورت بگیرد. البته این موضوع مشروط است به اینکه اپراتورها وظیفه اصلی خودشان را که صیانت از این فرکانس و ایجاد شبکه دسترسی با استفاده از فرکانس در سراسر کشور است، فراموش نکنند. متاسفانه برخی از این اپراتورها و البته نه همه آنها، فراموش کردهاند که این فرکانس امانتی در دست آنها است.
برخی از این اپراتورها اجازه استفاده از این فرکانس را به سایرین نمیدهند و در بخشهایی که اپراتورهای مجازی هم میتوانند ورود کنند، این اپراتورها اجازه بازی به آنها نمیدهند. این در حالی است که به عنوان مثال، وقتی شما سوار بر یک قطار هستید، نباید از اینکه یک دوچرخه سوارهم در کنار شما حرکت میکند نگرانی داشته باشید!
*منظور شما این است که نوعی انحصار شکل گرفته است؟
بله این واقعا نوعی انحصار است و البته چندان هم بد نیست که چند غول در زمینه ارتباطات انحصار این کار را در دست داشته باشند.
اپراتورهای مجازی نمیتوانند رقیب اپراتورهای بزرگ باشند چرا که قیمت تمام شده خدمات را بالا میبرند. از طرف دیگر، از آنجایی که کیفیت و کمیت سرویس در دست اپراتورهای بزرگ است، اپراتورهای مجازی هرگز نمیتوانند وارد گود رقابت شوند. ولی امکان اینکه این اپراتورهای کوچکتر بتوانند برخی جاهای خالی را پر کنند، و برخی از سرویس های خاص را علاوه بر سرویس های پایه را بدهند وجود دارد.
به عنوان مثال، در زمینه آموزش و پرورش و آموزش عالی، ما گروههای بسیار زیادی داریم که خواستار سرویس خاصی هستند. برای یک اپراتور بزرگ شاید جاذبهای وجود نداشته باشد که یک گروه یک میلیون نفری یا دو میلیون نفری را تحت پوشش قرار دهد، اما همین جمعیت برای یک اپراتور مجازی به اندازه کافی بزرگ است و میتواند در این زمینه به شکل حرفهای ورود پیدا کند.
بخش آموزش، بخش بهداشت و سلامت، بخش تفریح، بخش هنر و خیلی از بخشهای دیگر میتوانند بازار هدف خوبی برای اپراتورهای مجازی باشند. ما به عنوان اپراتور مجازی اگر وارد تمام بخشها شویم اشتباه است.
خودِ ما در زمینه فعالیتهای بانکی و مالی ورود کردهایم و البته ناگزیریم سرویسهای پایه، مانند تلفن، پیامک، دیتا و… را هم ارائه نماییم. اما این را میدانیم که باید سرمایه اصلی مان را به سمت بخش خاصی سوق بدهیم که امکانات موفقیتمان در آنجا بیشتر است.
*یعنی صرفا در بخشهایی ورود میکنید که در آنها مزیت نسبی دارید؟
بله، به عنوان مثال ما در بخش بانکداری و امور مالی وارد شدهایم و به طور مشخص بر روی «کیف الکترونیک» و «پرداخت الکترونیک» سرمایهگذاری کردهایم. البته مسائل بسیار زیادی در این بخشها هست که میتوانیم روی آنها سرمایهگذاری کنیم.
بخش آموزش، بخش بهداشت و سلامت، بخش تفریح، بخش هنر و خیلی از بخشهای دیگر میتوانند بازار هدف خوبی برای اپراتورهای مجازی باشند.
ما به عنوان اپراتور مجازی اگر وارد تمام بخشها شویم اشتباه است. چرا که رقابت با اپراتورهای اصلی کاری اشتباه است. بهتر آن است که تکمیل کننده سرویسها و امکاناتی باشیم که برای اپراتور اصلی صرفه اقتصادی ندارد. مطمئن باشید هیچ اپراتوری نمیتواند تمام بازار را از آن خود کند.
لذا یک اپراتور مسئولیتهای اصلی را به عهده میگیرد، زیرساختها را می سازد، فرکانس را مدیریت میکند، از امکانات شهری استفاده میکند و دکل میزند و در نهایت تعدادی از اپراتورهای کوچکتر، مسئول تولید خوراک برای مصرف کنندههای خاص میشوند.
*آیا سامانتل برای ارائه خدمات خاص به گروه خاص در کوتاه مدت برنامهای دارد؟
بله، ابتدا سگمنت مالی و بانکی را در نظر گرفتهایم. به امید خدا در نمایشگاه تلکام از یک سرویس جدید تحت عنوان مانیز که یک کیف پول الکترونیک هست بعد از یک سال و نیم کار مداوم رونمایی میکنیم. در این سرویس برای راحتی در پرداختهای خود از سیم کارتهای NFC استفاده میکنیم. ما سامانتل رو با ابزارهای گران قیمت تجهیز کرده ا یم. هر چند که سیم کارتهای NFC قیمتی ۵ تا ۱۰ برابر سیم کارتهای معمولی دارند، اما سیم کارتهای NFC سامانتل را به قیمت سیم کارت معمولی به مردم ارائه میدهیم تا در آینده سرویسهای زیادی بتوانیم بر آن پیاده کنیم. مثلا شماره موبایل را کلید میکنیم به یک شماره حساب بانکی.
مشتریان میتوانند به صورت اختیاری شماره حساب بانک سامان داشته باشند و این شماره حساب را به سیم کارتشان وصل کنند. به این شکل میتوانند هر میزان که تمایل دارند از خدمات همراه بانک استفاده کنند و در پایان با بانک تسویه حساب کنند.
*لطفا مقایسهای از خدمات اپراتورهای مجازی ایران با نمونههای خارجی برای مخاطبان بکنید و یک نمای کلی از فضای مخابرات در ایران و کشورهای مشابه ارائه بدهید.
بهتر است بپرسیم آیا در دنیا اپراتورهای اصلی از وجود اپراتورهای مجازی استقبال میکنند یا آنها را رقیب میدانند؟ اکثر کشورهای دنیا، به خصوص کشورهای پیشرفته، از این مطلب استقبال میکنند. به همان دلایلی که اول عرض کردم. چرا که حضور اپراتور مجازی را بازویی برای خودشان در نظر میگیرند که میتواند وارد جاهایی شوند که برای اپراتورهای بزرگ مقرون به صرفه نیست. به عبارتی اینرسی اپراتورهای بزرگ خیلی زیاد است در صورتی که اپراتورهای مجازی اینرسی کم و سرعت و چابکی بالایی دارند.
فرض کنید شما شرکتی هستید که الان نیازمند سرویسهای خاصی هستید. برای اپراتور مجازی این یک بازار بزرگ است، در نتیجه تمام انرژی خود رامیگذارد که در این بازار موفق شود، ولی برای یک اپراتور اصلی، که مثلا۷۰ ملیون مشترک دارد، شرکتی با ۲۰۰ هزار مشترک وسرویسهای خاص جذابتی ندارد. این مسئله در دنیا جا افتاده است. اصلا فلسفه ایجاد اپراتورهای مجازی برای همین بازارهای کوچک و خاص است.
در ایران با این مسئله ابتدا برخورد خوبی نشد و ما شاهد بودیم که خیلی از اپراتورها تمایلی به قرارداد بستن با اپراتور مجازی نداشتند. ولی الان الحمدلله مقداری نگاهشان به اپراتور مجازی بهتر شده است.
*در مورد کیف پول الکترونیک با نام مانیز، آیا همگام با دنیا به همکاری با استارتآپها و فینتک میپردازید؟
قطعا. استارتآپها و فینتکها به نظر من انرژی بسیار زیادی به بازار تزریق میکنند. چابکی و سرعتی که عرض کردم در فینتکها بسیار زیاد است. از لحاظ ایجاد کار، آینده بسیار خوبی را میبینم.
یکی از اشکالات در کارهای اجرایی مملکت این است که برنامه ریزی کلان برای کارهای جزء نداریم. هر چند خوشبختانه در این چهار پنج سال اخیر با دخالت مدیریت فضای مجازی در این امر فضاهای خوبی باز شده است.
استارتآپها ثروتهای مملکت هستند که باید به آنها کمک کرد و در قالبی بزرگتر از آنها استفاده کرد.
*یکی از حوزههایی که از تحریمها خیلی آسیب دید ICT بود. در حال حاضر مشکل مستقیمی وجود دارد یا برطرف شده است؟
تحریمها در جاهایی که ما توانستیم جایگزین ملی ایجاد کنیم موهبت محسوب میشود. به وجود آمدن فینتک ها، از مزایای تحریم هاست. اما در جاهای کلیدی و مهم متاسفانه وقت و سرمایه کافی را نگذاشتیم. مثلا در بخش صنایع مخابراتی.
یکی از برنامههای سامانتل پس از راه اندازی، این است که اگر اپراتور موفقی شدیم، در کشورهای دیگر نیز اپراتور شویم.
حدود ۱۵ یا ۲۰ سال پیش که سیستم دیجیتال به جای سیستم آنالوگ آمد، سریع خودمان را وفق دادیم. از سویچ دیجیتال حمایت شد، رادیوی دیجیتال و کارخانجات هم شروع به تولید کردند و خیلی زود به تکنولوژی دیجیتال دست یافتیم. اما وقتی از تکنولوژی دیجیتال به سیستم IPبیس رفتیم، و تحریمها زیاد شد، متاسفانه اکثر کارخانجات ما زمین گیر شدند. من شرکتهای زیادی را می شناسم که بسیار قوی و دانش محور بودند، اما حالا اینها تعطیل شدند. در حالی که میتوانستند خیلی راحت جای شرکتهای کرهای، ژاپنی و چینی را بگیرند.
تقریبا تمام تولید کنندههای رادیو، سویچ و غیره تعطیل شدند. میتوانم از کامکار سیستم و کیاتل ومیکرو موج نام ببرم.
*اگر تحریم نبود سامانتل میتوانست در عراق و افغانستان خدمات اپراتوری ارائه دهد؟ در حال حاضر چطور؟
در حال حاضر امکان پذیر است. بهتر است بین صنعت تولید و صنعت خدمات تفاوت قائل شویم. اپراتوری، صنعت خدماتی است.
یکی از برنامههای سامانتل پس از راه اندازی، این است که اگر اپراتور موفقی شدیم، در کشورهای دیگر نیز اپراتور شویم. اما هیچ برنامهای برای تولید نداریم. باید هرگروه در زمینه تخصصی خودش کار کند تولید باید در جایگاه خودش باشد وخدمات در جایگاه خودش.
برای ارائه خدمات به کشورهای دیگر به چه چیزی نیاز داریم؟
نیروی متخصص، خوشبختانه در این حوزه نیروی خوب زیاد داریم. سرمایه مالی و پولی، که این هم در کشور داریم. داشتن دانش ورود به بازار، نه دانش فنی برای ایجاد. این هم در سالهای اخیر در کشور کسب شد. فقط کافی است مقداری ریسکپذیری سرمایه داران حوزه تکنولوژی بالا برود. همین الان خیلی از کشورها نیاز به اپراتور تلفن ثابت، نیاز به اپراتور تلفن همراه و نیز نیاز به اپراتور مجازی دارند.
در کشورهای دیگر، دولتها پیش قدم هستند. وزرای بازرگانی که با کشورهای دیگر ارتباط دارند ورود به بازارهای بین الملل را تسهیل میکنند. این یعنی حمایت از صادرات محصولات خدماتی.
*با این حساب اگر حمایت دولت فراهم شود، اپراتورهای ایرانی میتوانند به خارج از مرزها بیاندیشند؟
صد درصد. کشور های دیگر هیچ چیزی بیشتر از ما ندارند. واقعا هیچ چیزی. ما استعدادهای علمی گستردهای داریم. شرکت مخابرات زمانی تعداد زیادی نیرو را آزاد کرده است. تمام این اپراتورها به طریقی از مجموعه وزارت ارتباطات فعلی یا وزارت پست و تلگراف سابق به وجود آمدهاند.
کارهای زیادی پیش میآید که نیاز نیست کارت بانکی مجزا داشته باشید، بلکه با موبایل آن را انجام میدهید. از جمله پرداختهای قبوض، فروشگاههای خاص، سلف سرویس، بلیط قطار و غیره.
ولی دولت یک نفر نیست. دولت تعدادی وزارتخانه است که باید برای هر کدام از این کارها چند وزارتخانه با هم همکاری و هم فکری کنند.
*تأمین مالی مجموعه سامانتل به چه شکل است؟ ظاهرا قصد ورود به بورس اوراق بهادار را هم ندارید.
یکی دو مجموعه از سهامداران در بورس حضور دارند. مثل مجموعه سرآمد که بیست درصد سهام سامانتل را دارد. بانک سامان هم که در بورس است. شرکت اندیشه پارس قشم سهامدار ۳۷ درصدی سامانتل است که امسال وارد بورس میشود.
تأمین مالی سامانتل هم از طریق همین سهامداران است.
*در رابطه با Mobile payment چه برنامهای دارید؟
چگونه میشود روشهای قدیم پرداخت را یکی یکی کنار گذاشت؟ همان طور که کارتهای اعتباری و بانکی آمدند و پرداخت از طریق دستگاه pos جریان خوبی گرفت و بعد از آن دستگاه pos بی سیم آمد؛ مرحله دیگری نیز وجود دارد. ما می خواهیم سیم کارت را تبدیل کنیم به کیف پول. دستگاههای کارت خوان یا دستگاههای موبایل یا هر چیز دیگری هم وجود داشته باشد که سیم کارت یا موبایل ما که تبدیل به کیف پول شده است بتواند تراکنش را در اثر نزدیک شدن به دستگاه از طریق NFC انجام دهد بدون کوچکترین حرکت اضافی. ما فقط زحمت تأیید کردن را بکشیم.
اما موبایل پیمنت فقط این نیست ، بلکه کارهای زیادی پیش میآید که نیاز نیست کارت بانکی مجزا داشته باشید، بلکه با موبایل آن را انجام میدهید. از جمله پرداختهای قبوض، فروشگاههای خاص، سلف سرویس، بلیط قطار و غیره.
*برنامههای دیگری برای خدمات ارزش افزوده دارید؟
ما برنامهها را قدم به قدم انجام میدهیم. هر کاری که کامل و موفق شد و ایراداتش رفع شد سپس به سراغ مرحله بعد میرویم. برنامه مانیز یک سال و نیم طول کشید تا هماهنگی با بانک و اپراتور میزبان و پرداخت الکترونیک و مجوزها و غیره انجام شود. خوب است از اثرات این خدمت بر زندگی افراد بدانیم. مهمترین تأثیر این خدمت بر محیط زیست است. کاهش مصرف کاغذ و اسکناس کاهش الودگی بخاطر کاهش حمل و نقل .
دومین تأثیر مربوط به اقتصاد کشور است. جریان اقتصادی کشور کاملا قابل ردیابی و قابل هدایت میشود.
تأثیر بعدی بر دانش کشور است. تعداد زیادی از نیروهای فارغ التحصیل علمی در این قسمت فعال وب ازارهای کار زیادی در بخش های مختلف راه اندازی میشود.
منبع : تجارت نیوز